نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 501
مهمى كه همان نجات آن از چنگال يك پادشاه غاصب بوده است، وجود داشته، چرا كه
او هرگز كشتيهاى آسيب ديده را مناسب كار خود نمىديد و از آن چشم مىپوشيد، خلاصه
اين كار در مسير حفظ منافع گروهى مستمند بود و بايد انجام مىشد.
كلمه" وراء" (پشت سر) مسلما در اينجا جنبه مكانى ندارد بلكه كنايه
از اين است كه آنها بدون اينكه توجه داشته باشند گرفتار چنگال چنين ظالمى مىشدند،
و از آنجا كه انسان حوادث پشت سر خود را نمىبيند اين تعبير در اينجا به كار رفته
است.
بعلاوه هنگامى كه انسان از طرف فرد يا گروهى تحت فشار واقع مىشود تعبير به
پشت سر مىكند، مثلا مىگويد طلبكاران پشت سر منند، و مرا رها نمىكنند، در آيه 16
سوره ابراهيم مىخوانيم مِنْ وَرائِهِ
جَهَنَّمُ وَ يُسْقى مِنْ ماءٍ صَدِيدٍ گويى
جهنم اين گنهكاران را تعقيب مىكند كه از آن تعبير به" وراء" شده است [1] ضمنا از تعبير"
مساكين" (مسكينها) در اين مورد استفاده مىشود كه مسكين كسى نيست كه مطلقا
مالك چيزى نباشد، بلكه به كسانى نيز گفته مىشود كه داراى مال و ثروتى هستند ولى
جوابگوى نيازهاى آنها نمىباشد.
اين احتمال نيز وجود دارد كه اطلاق مسكين بر آنها نه از نظر فقر مالى بوده است
بلكه از نظر فقر قدرت بوده، و اين تعبير در زبان عرب وجود دارد، و با ريشه اصلى
لغت مسكين كه سكون و ضعف و ناتوانى است نيز سازگار است.
در نهج البلاغه مىخوانيم مسكين ابن آدم ... تؤلمه البقة و تقتله الشرقة و
تنتنه العرقة:" بيچاره فرزند آدم! ... پشهاى او را آزار مىدهد، مختصرى آب
[1] در زمينه معنى" وراء"
در جلد 10 ذيل آيه 16 بحث شده.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 501