نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 493
سفر دريايى آنها تمام شد از كشتى
پياده شدند،" و به راه خود ادامه دادند، در اثناء راه به كودكى رسيدند ولى آن
مرد عالم بى مقدمه اقدام به قتل آن كودك كرد"! (فَانْطَلَقا حَتَّى إِذا لَقِيا غُلاماً فَقَتَلَهُ).
در اينجا بار ديگر موسى از كوره در رفت، منظره وحشتناك كشتن يك كودك بى گناه،
آنهم بدون هيچ مجوز، چيزى نبود كه موسى بتواند در مقابل آن سكوت كند، آتش خشم در
دلش برافروخته شد، و گويى غبارى از اندوه و نارضايى چشمان او را پوشانيد، آن چنان
كه بار ديگر تعهد خود را فراموش كرد، زبان به اعتراض گشود، اعتراضى شديدتر و رساتر
از اعتراض نخست، چرا كه حادثه وحشتناكتر از حادثه اول بود و" گفت آيا انسان
بيگناه و پاكى را بى آنكه قتلى كرده باشد كشتى؟!" (قالَ أَ قَتَلْتَ نَفْساً زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ).
" براستى كه چه كار منكر و زشتى انجام دادى" (لَقَدْ جِئْتَ شَيْئاً نُكْراً).
كلمه" غلام" به معنى جوان نورس است خواه بحد بلوغ رسيده باشد يا نه.
در اينكه نوجوانى را كه آن مرد عالم در اينجا به قتل رسانيد به سرحد بلوغ
رسيده بود يا نه، در ميان مفسران گفتگو است، بعضى تعبير به" نَفْساً زَكِيَّةً"
(انسان پاك و بيگناه) را دليل بر آن گرفته بودند كه بالغ نبوده است.
و بعضى تعبير" بِغَيْرِ نَفْسٍ" را دليل بر اين گرفتهاند كه او بالغ بوده، زيرا
تنها قصاص در حق بالغ جايز است، ولى رويهم رفته نمىتوان به طور قطع در اين زمينه
با توجه به خود آيه قضاوت كرد.
" نكر" به معنى زشت و منكر است، و بازتاب آن قويتر از كلمه"
امر" كه در ماجراى سوراخ كردن كشتى بود مىباشد، دليل آنهم روشن است، زيرا
كار اول او زمينه خطرى براى جمعى فراهم كرد كه به زودى متوجه شدند و خطر را دفع
كردند ولى در اقدام دوم ظاهرا او مرتكب جنايتى شده بود.
***
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 493