نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 492
اين درست به آن مىماند كه شخصى در خوردن غذا بسيار زيادهروى مىكند مىگوئيم
مىخواهى خودت را بكشى؟! مسلما او چنين قصدى را ندارد، ولى نتيجه عملش ممكن است
چنين باشد.
" امر" (بر وزن شمر) به كار مهم شگفتآور و يا بسيار زشت گفته
مىشود.
و براستى ظاهر اين كار شگفتآور و بسيار بد بود، چه كارى از اين خطرناكتر
مىتواند باشد كه يك كشتى را با داشتن سرنشينهاى متعدد سوراخ كنند؟!.
در بعضى از روايات مىخوانيم كه اهل كشتى به زودى متوجه خطر شدند و شكاف موجود
را موقتا با وسيلهاى پر كردند ولى ديگر آن كشتى يك كشتى سالم نبود.
***
در اين هنگام مرد عالم الهى با متانت خاص خود نظرى به موسى افكند و"
گفت نگفتم تو هرگز نمىتوانى با من شكيبايى كنى"؟! (قالَ أَ لَمْ أَقُلْ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ
صَبْراً).
***
موسى كه از عجله و شتابزدگى خود كه طبعا به خاطر اهميت حادثه بود پشيمان
گشت و بياد تعهد خود افتاد در مقام عذرخواهى برآمده رو به استاد كرد و چنين"
گفت مرا در برابر فراموشكارى كه داشتم مؤاخذه مكن و بر من بخاطر اين كار سخت
مگير" (قالَ لا تُؤاخِذْنِي بِما نَسِيتُ وَ لا
تُرْهِقْنِي مِنْ أَمْرِي عُسْراً) يعنى اشتباهى
بود و هر چه بود گذشت تو با بزرگوارى خود صرف نظر فرما.
" لا تُرْهِقْنِي" از ماده" ارهاق" به معنى پوشاندن چيزى است با قهر و غلبه، و
گاه به معنى تكليف كردن آمده است، و در جمله بالا منظور اين است كه بر من سخت مگير
و مرا به زحمت ميفكن و بخاطر اين كار فيض خود را قطع منما!.
***
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 492