نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 490
ترجمه:
71- آنها به راه افتادند تا اينكه سوار كشتى شدند و او كشتى را سوراخ كرد،
(موسى) گفت آيا آن را سوراخ كردى كه اهلش را غرق كنى، راستى چه كار بدى انجام
دادى؟! 72- گفت نگفتم تو هرگز نمىتوانى با من شكيبايى كنى؟! 73- (موسى) گفت مرا
بخاطر اين فراموشكارى مؤاخذه مكن، و بر من بخاطر اين امر سخت مگير.
74- باز به راه خود ادامه دادند تا اينكه كودكى را ديدند و او آن كودك را كشت!
(موسى) گفت: آيا انسان پاكى را بىآنكه قتلى كرده باشد كشتى؟! به راستى كار منكر و
زشتى انجام دادى! 75- (باز آن مرد عالم) گفت به تو نگفتم تو هرگز توانايى ندارى با
من صبر كنى؟! 76- (موسى) گفت اگر بعد از اين از تو در باره چيزى سؤال كنم ديگر با
من مصاحبت نكن، چرا كه از ناحيه من ديگر معذور خواهى بود! 77- باز به راه خود
ادامه دادند، تا به قريهاى رسيدند، از آنها خواستند كه به آنها غذا دهند، ولى
آنها از مهمان كردنشان خوددارى نمودند (با اينحال) آنها در آنجا ديوارى يافتند كه
مىخواست فرود آيد، (آن مرد عالم) آن را برپا داشت، (موسى) گفت (لا اقل) مىخواستى
در مقابل اين كار اجرتى بگيرى؟! 78- او گفت اينك وقت جدايى من و تو فرارسيده است،
اما به زودى سر آنچه را كه نتوانستى در برابر آن صبر كنى براى تو بازگو مىكنم.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 490