responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 479

62- هنگامى كه از آنجا گذشتند موسى به يار همسفرش گفت غذاى ما را بياور كه از اين سفر، سخت خسته شده‌ايم.

63- او گفت بخاطر دارى هنگامى كه ما به كنار آن صخره پناه برديم (و استراحت كرديم) من در آنجا فراموش كردم جريان ماهى را بازگو كنم، اين شيطان بود كه ياد آن را از خاطر من برد، و ماهى به طرز شگفت‌انگيزى راه خود را در دريا پيش گرفت!.

64- (موسى) گفت اين همان است كه ما مى‌خواستيم، و آنها از همان راه بازگشتند در حالى كه پى‌جويى مى‌كردند.

تفسير: سرگذشت شگفت‌انگيز خضر و موسى‌

مفسران در شان نزول آيات فوق نقل كرده‌اند كه جمعى از قريش خدمت پيامبر ص رسيدند و از عالمى كه موسى ع مامور به پيروى از او شد سؤال كردند، آيات فوق نازل شد.

اصولا سه ماجرا در اين سوره (سوره كهف آمده) كه هر سه از يك نظر هماهنگ است: ماجراى اصحاب كهف كه قبل از اين گفته شد، داستان موسى و خضر، و داستان ذو القرنين كه بعد از اين مى‌آيد.

اين هر سه ماجرا ما را از افق زندگى محدودمان يعنى آنچه به آن خو و عادت كرده‌ايم بيرون مى‌برد و نشان مى‌دهد كه نه عالم محدود به آن است كه ما مى‌بينيم، و نه چهره اصلى حوادث هميشه آن است كه ما در برخورد اول درمى‌يابيم.

به هر حال داستان اصحاب كهف سخن از جوانمردانى مى‌گفت كه براى حفظ ايمانشان پشت پا به همه چيز زدند، و سرانجام آن چنان زندگى عجيبى پيدا كردند كه براى همه مردم آموزنده شد، و در ماجراى موسى و خضر، يا به تعبير ديگر عالم و دانشمند زمانش، به صحنه شگفت‌انگيزى برخورد مى‌كنيم كه نشان مى‌دهد كه حتى يك پيغمبر اولو العزم كه آگاهترين افراد محيط خويش است باز

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 479
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست