نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 472
چنين سرنوشتى نبودهاند اما چون اين سرنوشت براى آنها حتمى بوده، قرآن آن را
بعنوان انتظار بيان كرده و اين يك نوع كنايه زيبا است، درست مثل اينكه ما به فرد
سركشى مىگوئيم تو فقط مىخواهى مجازات شوى، يعنى مجازات سرنوشت حتمى تو است آن
چنان كه گويا در انتظارش هستى.
به هر حال كار انسان سركش و مغرور گاه به جايى مىرسد كه نه وحى آسمانى، نه
تبليغ مستمر انبياء، نه مشاهده درسهاى عبرت در زندگى اجتماعى، و نه مطالعه تاريخ
گذشتگان، هيچكدام در او اثر نمىكند، تنها چوب خدا است كه مىتواند او را بر سر
عقل بياورد، اما چه فايده كه به هنگام نزول عذاب درهاى توبه بسته مىشود و راه
بازگشت و استغفار نيست.
***
سپس براى دلدارى پيامبر ص در برابر سماجت و لجاجت مخالفان
مىفرمايد:" وظيفه تو تنها بشارت و انذار است، ما پيامبران را جز براى بشارت
و انذار نمىفرستيم" (وَ ما
نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ).
سپس اضافه مىكند اين مساله تازهاى نيست كه اين گونه افراد به مخالفت و
استهزاء برخيزند، بلكه" همواره افراد كافر لجوج مجادله به باطل مىكنند، تا
به گمان خود حق را از ميان ببرند، و آيات ما و رستاخيز و عذاب و مجازات الهى را به
باد استهزاء بگيرند" (وَ يُجادِلُ
الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَ اتَّخَذُوا آياتِي
وَ ما أُنْذِرُوا هُزُواً) [1] در حقيقت اين
آيه شبيه آيه 42 تا 45 سوره حج است كه مىگويد: وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ
نُوحٍ وَ عادٌ وَ ثَمُودُ ..." اگر
آنها تو را تكذيب
[1]" يدحضوا" از ماده"
ادحاض" به معنى ابطال و زائل كردن است و در اصل از ماده" دحض" به
معنى لغزش گرفته شده است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 472