نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 438
من از تو قويتر و پر يار و ياورترم، اما بعد از اين ماجرا مشاهده كرد كه هيچكس
يار و ياور او نيست.
از سوى سوم او به قدرت و قوت خويش متكى بود و نيروى خود را نامحدود مىپنداشت،
ولى بعد از اين حادثه و كوتاه شدن دستش از همه جا و همه چيز، به اشتباه بزرگ خود
پى برد، زيرا چيزى كه بتواند گوشهاى از آن خسارت بزرگ را جبران كند در اختيار
نداشت.
اصولا يار و ياورانى كه بخاطر مال و ثروت همانند مگسهاى دور شيرينى اطراف
انسان را مىگيرند، و گاه انسان آنها را تكيهگاه روز بدبختى خود مىپندارد، به
هنگامى كه آن نعمت از ميان برود يكباره همگى پراكنده مىشوند، چرا كه دوستى آنها
به صورت يك پيوند معنوى نبود، پشتوانه مادى داشت كه با از ميان رفتنش از ميان رفت.
ولى هر چه بود دير شده بود، و اين گونه بيدارى اضطرارى كه به هنگام نزول
بلاهاى سنگين، حتى براى فرعونها و نمرودها پيدا مىشود، بى ارزش است، و به همين
دليل نتيجهاى بحال او نداشت.
درست است كه او در اينجا جمله"
لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَداً" را بر
زبان جارى كرد، همان جملهاى كه دوست با ايمانش قبلا مىگفت ولى او در حال سلامت
گفت و اين در حال بلا!
***
" و در اين هنگام بود كه اين حقيقت بار ديگر به ثبوت
پيوست كه ولايت و سرپرستى و قدرت از آن خدا است خداوندى كه عين حق است" (هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّهِ الْحَقِ).
آرى در اينجا كاملا روشن گشت كه همه نعمتها از او است و هر چه اراده او باشد
آن مىشود، و جز به اتكاء لطف او كارى ساخته نيست.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 438