responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 437

بر خاك فرو غلطيده بودند، زراعتها زير و رو شده بودند، و كمتر اثرى از حيات و زندگى در آنجا به چشم مى‌خورد.

گويى در آنجا هرگز باغ خرم و زمينهاى سرسبزى وجود نداشته، و ناله‌هاى غم‌انگيز جغدها در ويرانه‌هايش طنين‌انداز بوده است، قلبش به طپش افتاد، رنگ از چهره‌اش پريد، آب در دهانش خشكيد، و آنچه از كبر و غرور بر دل و مغز او سنگينى مى‌كرد يكباره فرو ريخت! گويى از يك خواب عميق و طولانى بيدار شده است:" او مرتبا دستها را به هم مى‌ماليد و در فكر هزينه‌هاى سنگينى بود كه در يك عمر از هر طرف فراهم نموده و در آن خرج كرده بود، در حالى كه همه بر باد رفته و بر پايه‌ها فرو ريخته بود" (فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلى‌ ما أَنْفَقَ فِيها وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى‌ عُرُوشِها).

درست در اين هنگام بود كه از گفته‌ها و انديشه‌هاى پوچ و باطل خود پشيمان گشت" و مى‌گفت اى كاش احدى را شريك پروردگارم نمى‌دانستم، و اى كاش هرگز راه شرك را نمى‌پوئيدم (وَ يَقُولُ يا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَداً).

***
اسف‌انگيزتر اينكه او در برابر اينهمه مصيبت و بلا، تنهاى تنها بود" كسانى را جز خدا نداشت كه او را در برابر اين بلاى عظيم و خسارت بزرگ يارى دهند" (وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ فِئَةٌ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ‌).

و از آنجا كه تمام سرمايه او همين بود چيز ديگرى نداشت كه بجاى آن بنشاند،" و نمى‌توانست از خويشتن يارى گيرد" (وَ ما كانَ مُنْتَصِراً).

در حقيقت تمام پندارهاى غرور آميزش در اين ماجرا بهم ريخت و باطل گشت، از يك سو مى‌گفت من هرگز باور نمى‌كنم اين ثروت و سرمايه عظيم فنايى داشته باشد، ولى به چشم خود فناى آن را مشاهده كرد.

از سوى ديگر به رفيق موحد و با ايمانش كبر و بزرگى مى‌فروخت و مى‌گفت‌

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 437
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست