responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 429

در حالى كه در واقع به خودش ستم مى‌كرد در باغش گام نهاد، (نگاهى به درختان سرسبز كه شاخه‌هايش از سنگينى ميوه خم شده بود، و خوشه‌هاى پردانه‌اى كه به هر طرف مايل گشته بود انداخت، و به زمزمه نهرى كه مى‌غريد و پيش مى‌رفت و درختان را مشروب مى‌كرد گوش فرا داد، و از روى غفلت و بى خبرى) گفت:

من باور نمى‌كنم هرگز فنا و نيستى دامن باغ مرا بگيرد" (وَ دَخَلَ جَنَّتَهُ وَ هُوَ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ قالَ ما أَظُنُّ أَنْ تَبِيدَ هذِهِ أَبَداً).

***
باز هم از اين فراتر رفت، و از آنجا كه جاودانى بودن اين جهان با قيام رستاخيز تضاد دارد به فكر انكار قيامت افتاد و گفت" من هرگز باور نمى‌كنم كه قيامتى در كار باشد" (وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً).

اينها سخنانى است كه گروهى براى دلخوش كردن خود به هم بافته‌اند.

سپس اضافه كرد گيرم كه قيامتى در كار باشد، من با اينهمه شخصيت و مقام"" اگر به سراغ پروردگارم بروم مسلما جايگاهى بهتر از اين خواهم يافت" (وَ لَئِنْ رُدِدْتُ إِلى‌ رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْراً مِنْها مُنْقَلَباً).

او در اين خيالات خام غوطه‌ور بود و هر زمان سخنان نامربوط تازه‌اى بر نامربوطهاى گذشته مى‌افزود كه رفيق با ايمانش به سخن درآمد و گفتنيها را كه در آيات بعد مى‌خوانيم گفت.

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 429
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست