نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 428
گندم و حبوبات ديگر، مزرعهاى كامل و خودكفا.
***
" اين دو باغ از نظر فرآوردههاى كشاورزى كامل بودند درختان به ثمر
نشسته، و زراعتها خوشه بسته بود، و هر دو باغ چيزى فروگذار نكرده بودند" (كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَها وَ لَمْ تَظْلِمْ
مِنْهُ شَيْئاً).
از همه مهمتر آب كه مايه حيات همه چيز مخصوصا باغ و زراعت است، به حد كافى در
دسترس آنها بود چرا كه" ميان اين دو باغ نهر بزرگى از زمين بيرون فرستاده
بوديم" (وَ فَجَّرْنا خِلالَهُما نَهَراً).
***
به اين ترتيب" صاحب اين باغ و زراعت هر گونه ميوه و درآمدى در اختيار
داشت" (وَ كانَ لَهُ ثَمَرٌ).
ولى از آنجا كه دنيا به كام او مىگشت و انسان كمظرفيت و فاقد شخصيت هنگامى
كه همه چيز بر وفق مراد او بشود غرور او را مىگيرد، و طغيان و سركشى آغاز مىكند
كه نخستين مرحلهاش مرحله برترىجويى و استكبار بر ديگران است، صاحب اين دو باغ به
دوستش رو كرد و در گفتگويى" با او چنين گفت: من از نظر ثروت از تو برترم، و
آبرو و شخصيت و عزتم بيشتر و نفراتم فزونتر است" (فَقالَ لِصاحِبِهِ وَ هُوَ يُحاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ
مِنْكَ مالًا وَ أَعَزُّ نَفَراً).
بنا بر اين هم نيروى انسانى فراوان در اختيار دارم، و هم مال و ثروت هنگفت، و
هم نفوذ و موقعيت اجتماعى، تو در برابر من چه مىگويى؟ و چه حرف حساب دارى؟!
***
كم
كم اين افكار- همانگونه كه معمولى است- در او اوج گرفت، و به جايى رسيد كه دنيا را
جاودان و مال و ثروت و حشمتش را ابدى پنداشت:" مغرورانه
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 428