نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 374
جمعى گفتهاند گوينده اين سخن بزرگترين آنها كه" تمليخا" نام داشت
بوده است، و تعبير به صيغه جمع" قالوا" (گفتند) در اينگونه موارد معمول
است.
و شايد اين سخن به خاطر آن بود كه از وضع قيافه و موها و ناخنها و همچنين طرز
لباسهايشان در شك فرو رفتند كه نكند اين يك خواب غير عادى باشد.
ولى به هر حال سخت احساس گرسنگى و نياز به غذا مىكردند چون ذخيرههاى بدن
آنها تمام شده بود، لذا نخستين پيشنهادشان اين بود:" سكه نقرهاى را كه با
خود داريد به دست يكى از نفرات خود بدهيد و او را به شهر بفرستيد، تا برود و ببيند
كدامين فروشنده غذاى پاكترى دارد، به مقدار روزى و نياز از آن براى شما
بياورد" (فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هذِهِ
إِلَى الْمَدِينَةِ فَلْيَنْظُرْ أَيُّها أَزْكى طَعاماً فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ
مِنْهُ).
" اما بايد نهايت دقت را به خرج دهد، و هيچكس را از وضع شما آگاه
نسازد" (وَ لْيَتَلَطَّفْ وَ لا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ
أَحَداً).
***
" چرا كه اگر آنها از وضع شما آگاه شوند و بر شما دست يابند يا
سنگسارتان مىكنند يا به آئين خويش (آئين بت پرستى) بازمىگردانند" (إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ
يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ).
" و در آن صورت هرگز روى نجات و رستگارى را نخواهيد ديد" (وَ لَنْ تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً).
نكتهها:
1- پاكترين طعام-
جالب اينكه در اين داستان مىخوانيم كه اصحاب
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 374