نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 303
البته مسلم است كه شخصيت انسان به روح و جان او است و مىدانيم همان روح
نخستين هنگام رستاخيز بازمىگردد، ولى معاد جسمانى به ما مىگويد كه روح با همان
مركب نخستين خواهد بود، يعنى همان ماده متلاشى شده جمعآورى و نوسازى مىشود و با
روح او هماهنگ مىگردد، و در بحثهاى معاد اين موضوع را ثابت كردهايم كه اصولا روح
انسانى پس از شكل گرفتن با هيچ بدن ديگرى نمىتواند هماهنگ شود جز با بدن اصلى كه
با آن پرورش يافته است، آن" قبا" تنها بر اين" اندام" موزون
است، و اين" اندام" براى آن" قبا"، و اينست رمز لزوم رستاخيز
روح و جسم با هم (معاد جسمانى و روحانى).
4- اجل چيست؟-
مىدانيم اجل يعنى سرآمد عمر چيزى، ولى آيا اجل در آيات فوق اشاره بپايان عمر
آدمى است؟ و يا سرآمد عمر دنيا و آغاز رستاخيز؟
با توجه به اينكه سخن از مساله معاد است تفسير دوم صحيحتر به نظر مىرسد.
و اما اينكه بعضى از مفسران بزرگ گفتهاند اين سخن با جمله" لا رَيْبَ فِيهِ"
سازگار نيست، زيرا منكران معاد مسلما در مساله معاد شك و ريب داشتند صحيح به نظر
نمىرسد.
چرا كه اينگونه تعبيرات مفهومش آنست كه نبايد در اين مساله هيچ ترديد به خود
راه داد، و اصولا در آن جاى ترديد نيست، نه اينكه كسى شك ندارد.
بنا بر اين مفهوم مجموع آيه اين مىشود: كه خداوندى كه آسمانها و زمين را
آفريده مسلما مىتواند اين انسانها را مجددا لباس حيات بپوشاند، منتها اگر اين كار
به سرعت صورت نمىگيرد بخاطر آنست كه سنت الهى يك زمان بندى قطعى كه جاى ترديد در
آن نيست براى اين امر قرار داده است.
نتيجه اينكه: دليل اصلى در مقابل منكران معاد همان مساله قدرت است و اما جمله جَعَلَ لَهُمْ أَجَلًا لا رَيْبَ فِيهِ پاسخ سؤالى است كه در زمينه تاخير قيامت
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 303