نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 279
بگو منزه است پروردگارم (از اين سخنان بى ارزش) مگر من جز بشرى هستم فرستاده
خدا؟!
شان نزول:
در روايات اسلامى و همچنين كلمات مفسران معروف شان نزولى با عبارات مختلف براى
آيات فوق نقل شده است كه خلاصهاش چنين است:
" گروهى از مشركان مكه كه" وليد بن مغيرة" و" ابو
جهل" در جمع آنها بودند در كنار خانه كعبه اجتماع كردند و با يكديگر پيرامون
كار پيامبر سخن گفتند، سرانجام چنين نتيجه گرفتند كه بايد كسى را به سراغ محمد
فرستاد و به او پيغام داد كه اشراف قريش، طائفه تو، اجتماع كردهاند و آماده سخن
گفتن با تواند، نزد ما بيا.
پيامبر به اميد اينكه شايد نور ايمان در قلب آنها درخشيدن گرفته است، و آماده
پذيرش حق شدهاند فورا به سراغ آنها شتافت.
اما با اين سخنان روبرو شد:
اى محمد! ما تو را براى اتمام حجت به اينجا خوانديم، ما سراغ نداريم كسى به
قوم و طائفه خود اينقدر كه تو آزار رساندهاى آزار رسانده باشد: خدايان ما را
دشنام دادى، بر آئين ما خرده گرفتى، عقلاى ما را سفيه خواندى، در ميان جمع تخم
نفاق افشاندى.
بگو ببينيم درد تو چيست؟! پول مىخواهى؟ آن قدر به تو مىدهيم كه بىنياز شوى!
مقام مىخواهى؟ منصب بزرگى به تو خواهيم داد! بيمار هستى؟ (و كسالت روانى دارى؟)
ما بهترين طبيبان را براى معالجه تو دعوت مىكنيم!.
پيامبر فرمود: هيچيك از اين مسائل نيست خداوند مرا به سوى شما فرستاده
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 279