اشاره به
اينكه افراد متكبر و مغرور غالبا به هنگام راه رفتن پاهاى خود را محكم به زمين
مىكوبند تا مردم را از آمد و رفت خويش آگاه سازند، گردن به آسمان مىكشند تا
برترى خود را به پندار خويش بر زمينيان مشخص سازند! ولى قرآن مىگويد: آيا تو اگر
پاى خود را به زمين بكوبى هرگز مىتوانى زمين را بشكافى يا ذره ناچيزى هستى بر روى
اين كره عظيم خاكى.
همانند
مورچهاى كه بر صخره بسيار عظيمى حركت مىكند و پاى خود را بر آن صخره مىكوبد و
صخره بر حماقت و كمى ظرفيتش ميخندد.
آيا تو
مىتوانى- هر قدر گردن خود را برفرازى- هم طراز كوهها شوى يا اينكه حد اكثر
مىتوانى چند سانتيمتر قامت خود را بلندتر نشان دهى در حالى كه حتى عظمت بلندترين
قلههاى كوههاى زمين در برابر اين كره، چيز قابل ذكرى نيست، و خود زمين ذره بى
مقدارى است در مجموعه جهان هستى.
پس اين چه كبر
و غرورى است كه تو دارى؟!.
جالب توجه
اينكه قرآن، تكبر و غرور را كه يك خوى خطرناك درونى است مستقيما مورد بحث قرار
نداده بلكه روى پديدههاى ظاهرى آن، حتى سادهترينش، انگشت گذاشته، و از طرز راه
رفتن متكبران و مغروران خودخواه و بى مغز سخن گفته است، اشاره به اينكه تكبر و
غرور، حتى در سطح سادهترين آثارش، مذموم و ناپسند و شرمآور است.
و نيز اشاره
به اينكه صفات درونى انسان، هر چه باشد خواه و ناخواه خود را در لابلاى اعمالش
نشان مىدهد، در طرز راه رفتنش، در نگاه كردنش، در سخن گفتنش و در همه كارش.
به همين دليل
تا به كوچكترين پديدهاى از اين صفات در اعمال برخورديم بايد متوجه شويم كه خطر
نزديك شده و آن خوى مذموم در روح ما لانه كرده
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 122