responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 117

مى‌نشينند، يا شهادت مى‌دهند، و يا حتى در عمل شخصى خود طبق آن رفتار مى‌كنند بر خلاف اين دستور صريح اسلامى گام برداشته‌اند.

و به تعبير ديگر نه شايعات مى‌تواند مقياس قضاوت و شهادت و عمل گردد و نه قرائن ظنى و نه اخبار غير قطعى كه از منابع غير موثق بما مى‌رسد.

و در پايان آيه دليل اين نهى را چنين بيان مى‌كند كه:" گوش و چشم و دل همگى مسئولند" و در برابر كارهايى كه انجام داده‌اند از آنها سؤال مى‌شود (إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا).

اين مسئوليتها به خاطر آن است كه سخنانى را كه انسان بدون علم و يقين مى‌گويد يا به اين طريق است كه از افراد غير موثق شنيده، و يا مى‌گويد ديده‌ام در حالى كه نديده، و يا در تفكر خود دچار قضاوتهاى بى ماخذ و بى پايه‌اى شده كه با واقعيت منطبق نبوده است، به همين دليل از چشم و گوش و فكر و عقل او سؤال مى‌شود كه آيا واقعا شما به اين مسائل ايمان داشتيد كه شهادت داديد، يا قضاوت كرديد، يا به آن معتقد شديد و عمل خود را بر آن منطبق نموديد؟! گر چه بعضى از مفسران گفته‌اند كه منظور از سؤال كردن از اين اعضاء سؤال از صاحبان آنها است، ولى با توجه به اينكه قرآن در آيات ديگر (مانند آيه 21 فصلت) تصريح مى‌كند كه روز قيامت، اعضاء پيكر انسان و حتى پوست تنش به سخن در مى‌آيند و حقايق را بازگو مى‌كنند، هيچ دليلى ندارد كه ما ظاهر آيه را رها سازيم و نگوئيم از خود اين اعضاء سؤال مى‌شود.

اما اينكه چرا از ميان حواس انسان تنها اشاره به چشم و گوش شده است، دليلش روشن است، زيرا معلومات حسى انسان غالبا از اين دو طريق حاصل مى‌شود و بقيه تحت الشعاع آنها هستند.

***

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 117
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست