نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 430
وجود فرستاده خدا و تعليمات آسمانى او نيز برخوردار بودند" پيامبرى از
خود آنها به سوى آنها آمد و آنها را به آئين حق دعوت كرد و اتمام حجت نمود ولى
آنها به تكذيبش پرداختند" (وَ لَقَدْ
جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ).
" در اين هنگام عذاب الهى آنها را فرو گرفت، در حالى كه ظالم و ستمگر
بودند" (فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ وَ هُمْ ظالِمُونَ).
***
با مشاهده چنين نمونههاى زنده و روشنى شما در راه آن غافلان و ظالمان و
كفران كنندگان نعمتهاى الهى گام ننهيد" شما از آنچه خدا روزيتان كرده است
حلال و پاكيزه بخوريد و شكر نعمتهاى او را بجا آوريد اگر او را مىپرستيد" (فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالًا طَيِّباً وَ
اشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ).
نكتهها:
1- آيا مثال است يا يك جريان تاريخى؟
در آيات فوق هنگامى كه سخن از يك منطقه آباد و پر نعمت به ميان آمده كه بر اثر
كفران نعمت گرفتار ناامنى و گرسنگى و بدبختى شد، تعبير به" مثلا" نموده،
و از سوى ديگر فعلهايى كه در اين آيه ذكر شده بصورت فعل ماضى است كه بيانگر وقوع
چنين حادثهاى در خارج است.
در ميان مفسران گفتگو واقع شده كه آيا هدف بيان يك مثال كلى بوده يا بيان يك
واقعيت عينى خارجى است؟.
طرفداران احتمال دوم در اينكه اين منطقه كجا بوده است باز گفتگو دارند:
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 430