responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 11  صفحه : 354

بر آنها مبعوث مى‌كنيم" (وَ يَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً) [1] آيا با وجود علم بى پايان خدا نيازى به وجود شهيد و گواه ديگرى نيز هست؟ اين سؤالى است كه فورا در اينجا به ذهن مى‌رسد، اما با توجه به يك نكته پاسخ آن روشن مى‌شود، و آن اينكه اين امور غالبا جنبه روانى دارد يعنى انسان هر قدر مراقبين و گواهان بيشترى در برابر خود ببيند، بيشتر حساب كار خود را مى‌رسد، حد اقل از شرمسارى و رسوايى در ميان افراد فزونترى نگران مى‌شود.

سپس اضافه مى‌كند كه در آن دادگاه،" اجازه سخن گفتن به كافران داده نمى‌شود" (ثُمَّ لا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا).

آيا ممكن است خداوند اجازه دفاع به مجرمى ندهد؟ آرى، در آنجا نياز به سخن گفتن با زبان نيست، دست و پا و گوش و چشم و پوست بدن و حتى زمينى كه انسان بر آن گناه يا ثواب كرده است، گواهى مى‌دهند، بنا بر اين نوبت به زبان نمى‌رسد، اين حقيقتى است كه از آيات ديگر قرآن نيز استفاده مى‌شود (سوره يس آيه 65 و سوره مرسلات آيه 36).

نه تنها به آنها اجازه سخن گفتن داده نمى‌شود" بلكه توانايى بر جبران و اصلاح و تقاضاى عفو نيز ندارند" (وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ‌) [2]


[1] يوم در اينجا ظرف است و متعلق به فعل مقدر مى‌باشد و در تقدير چنين بوده" و ليذكروا" يا" و اذكروا".

[2] يستعتبون از ماده" استعتاب" در اصل از" عتاب" گرفته شده است كه به معنى اظهار خشونت در سخن با ديگرى آمده است، بنا بر اين" استعتاب" مفهومش اين است كه شخص گنهكار از صاحب حق، طلب عتاب كند، يعنى خود را در برابر سرزنشهاى او قرار دهد تا خشم صاحب حق فرو بنشيند و رضايت بدهد، و به همين دليل بعضى" استعتاب" را به معنى" استرضاء" يعنى" رضايت طلبيدن" گرفته‌اند، در حالى كه حقيقت مفهوم آن رضايت طلبيدن نيست بلكه لازمه مفهوم آن است.

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 11  صفحه : 354
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست