نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 335
تحمل بود، ولى به هنگامى كه در فراخناى اين عالم پهناور گام گذارديد، ديگر
ادامه آن جهل امكان پذير نبود، لذا ابزار درك حقايق و شناخت موجودات، يعنى"
گوش و چشم و عقل در اختيار شما گذارد" (وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ
الْأَفْئِدَةَ).
تا اين نعمتهاى بزرگ را درك كنيد، و حس شكرگزارى شما در برابر بخشنده اينهمه
موهبت تحريك گردد" شايد شكر او را بجاى آوريد" (لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ).
در اينجا به چند نكته بايد توجه كرد:
1- انسان در آغاز هيچ علمى نداشت
اين آيه به وضوح مىگويد انسان در آغاز تولد، مطلقا علمى نداشته، بنا بر اين
هر چه كسب كرده بعد از تولد و بوسيله ابزارى كه خدا در اختيارش قرار داده بوده
است.
در اينجا اين سؤال پيش مىآيد كه چگونه قرآن مىگويد به هنگام خارج شدن از
محيط جنين هيچ چيز نمىدانستيد در حالى كه ما داراى يك سلسله علوم فطرى هستيم،
مانند آگاهى از توحيد و خداشناسى و همچنين مسائل بديهى (مثل عدم اجتماع نقيضين و
يا اينكه مثلا كل از جزء بزرگتر است و يا در مسائل اجتماعى و اخلاقى مانند حسن
عدالت و قبح ظلم، و امثال اينها) همه اينها علومى هستند كه در نهاد ما از آغاز
قرار داشته و با ما از مادر متولد شده است، پس چگونه قرآن مىگويد در آغاز تولد
هيچ نمىدانستيد.
آيا حتى علم ما به وجود خويشتن كه علم حضورى محسوب مىشود نيز وجود نداشت و از
طريق" سمع و بصر و افئده" (گوش و چشم و عقل) بدست آمد؟
در پاسخ اين سؤال مىگوئيم: بدون شك حتى اين علوم بديهى و ضرورى
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 335