نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 311
چيزى نخواهد دانست" و همه را بدست فراموشى مىسپارد (لِكَيْ لا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئاً) [1] درست مانند آغاز عمر و سنين كودكى كه يكپارچه نسيان بود و فراموشكارى و
ناآگاهى، آرى" خداوند آگاه و قادر است" (إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ).
همه قدرتها در اختيار او است و به هر مقدار كه صلاح بداند مىبخشد و به هر
موقع كه لازم ببيند مىگيرد.
***
در آيه بعد نيز ادامه مىدهد كه حتى روزىهاى شما بدست شما نيست،"
اين خداوند است كه بعضى از شما را بر بعض ديگرى از نظر روزى برترى ميدهد" (وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلى بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ).
" اما آنها كه برترى يافتهاند به خاطر تنگنظرى حاضر نيستند از آنچه در
اختيار دارند به بندگان مملوك خود بدهند و آنها را در اموال خويش شريك سازند تا
آنها نيز با شما مساوى گردند" (فَمَا
الَّذِينَ فُضِّلُوا بِرَادِّي رِزْقِهِمْ عَلى ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَهُمْ
فِيهِ سَواءٌ).
بعضى از مفسران احتمال دادهاند كه اين جمله اشاره به پارهاى از اعمال
احمقانه مشركان باشد كه براى بتها و آلهه خود، سهمى از چهارپايان و كشت و زرع خود
قائل بودند، در حالى كه اين سنگ و چوبهاى بىارزش كمترين نقشى در زندگى آنها
نداشتند، ولى حاضر نبودند همان را در اختيار بردگان
[1] جمله" لِكَيْ لا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئاً" ممكن است غايت و نتيجه رسيدن به سنين بالاى زندگى
باشد و مفهومش اين خواهد بود كه در اين سالها مغز و اعصاب انسان، قدرت تمركز و حفظ
را از دست مىدهد، و فراموشى و بىخبرى بر وجود انسان حاكم مىشود، و نيز ممكن است
معنى علت داشته باشد يعنى خداوند آنها را به سنين بالا مىبرد به اين علت كه حالت
نسيان را بر آنها چيره كند تا ديگر انسانها بدانند از خود چيزى ندارند.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 311