نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 296
ماموريت الهى و الهام مرموز كه نام وحى بر آن گذارده شده است، نخست مىگويد:
" پروردگار تو به زنبور عسل، وحى كرد كه خانههايى از كوهها و درختان و
داربستهايى كه مردم مىسازند انتخاب كن" (وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ
الْجِبالِ بُيُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ).
[نكتهها:]
[1- كلمه وحى و معانى مختلف آن]
در اين آيه به چند تعبير برخورد مىكنيم كه همه درخور دقت است:
1- كلمه وحى در اصل چنان كه راغب در مفردات مىگويد: به معنى اشاره سريع است
سپس به معنى القا كردن مخفيانه سخنى آمده است، ولى در قرآن مجيد وحى در معانى
مختلفى به كار رفته، كه همه بازگشت به همان معنى اصلى مىكند:
از آن جمله وحى نبوت است كه در قرآن، فراوان از آن ياد شده است، در آيه 51
سوره شورى مىخوانيم: وَ ما كانَ لِبَشَرٍ
أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً ...
" خداوند با هيچ انسانى جز از طريق وحى سخن نمىگويد ..." و نيز وحى
به معنى الهام است، خواه الهام خود آگاه باشد (در مورد انسانها) مانند وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذا
خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِ (قصص-
7):" ما به مادر موسى الهام كرديم كه نوزادت را شير ده و هر گاه از دستيابى
دشمنان بر او ترسيدى او را به آغوش امواج دريا بسپار" و خواه به صورت ناآگاه
و الهام غريزى باشد، چنان كه در مورد زنبور عسل در آيات فوق خوانديم، زيرا مسلم
است، وحى در اينجا همان فرمان غريزه و انگيزههاى ناخودآگاهى است كه خداوند در
جانداران مختلف آفريده است.
و نيز وحى به معنى اشاره است چنان كه در داستان ذكريا مىخوانيم فَأَوْحى إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا" ذكريا به مردم با اشاره گفت صبح
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 296