نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 26
و وسيله
مطمئن او است".
و در خطبه
198 مىخوانيم:"
ثم انزل
عليه الكتاب نورا لا تطفا مصابيحه، و سراجا لا يخبو توقده، ... و منهاجا لا يضل
نهجه ... و فرقانا لا يخمد برهانه:
" سپس
خداوند كتابى بر پيامبرش نازل كرد كه نورى است خاموشنشدنى، و چراغ پرفروغى است كه
به تاريكى نمىگرايد، طريقهاى است كه رهروانش گمراه نمىشوند، و مايه جدايى حق از
باطل است كه برهانش خاموش نمىگردد".
مانند اين
تعبيرات در سخنان على ع و ساير پيشوايان دين فراوان است.
آيا اگر فرض
كنيم دست تحريف به دامن اين كتاب آسمانى دراز شده بود امكان داشت اينگونه به سوى
آن دعوت بشود؟ و به عنوان راه و روش و وسيله جدايى حق از باطل و نورى كه هرگز
خاموش نمىشود و چراغى كه به خاموشى نمىگرايد و ريسمان محكم خدا و سبب امين و
مطمئن او معرفى گردد؟
4- اصولا پس
از قبول خاتميت پيامبر ص و اينكه آئين اسلام آخرين آئين الهى است و رسالت قرآن تا
پايان جهان برقرار خواهد بود چگونه مىتوان باور كرد كه خدا اين يگانه سند اسلام و
پيامبر خاتم را پاسدارى نكند؟! آيا تحريف قرآن با جاودانگى اسلام طى هزاران سال و
تا پايان جهان مفهومى مىتواند داشته باشد؟! 5- روايات ثقلين كه با طرق معتبر و
متعدد از پيامبر ص نقل شده خود دليل ديگرى بر اصالت قرآن، و محفوظ بودن آن از هر
گونه دگرگونى است، زيرا طبق اين روايات پيامبر مىفرمايد:" من از ميان شما
مىروم و دو چيز گرانمايه را براى شما بيادگار مىگذارم: نخست قرآن، و ديگرى اهل
بيت من
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 26