نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 245
در اينجا اين سؤال پيش مىآيد كه در روايتى كه در عيون الاخبار از امام على بن
موسى الرضا ع نقل شده است مىخوانيم كه امام به آن كسانى كه آيه فوق را به
دانشمندان يهود و نصارى تفسير كرده بودند خرده مىگيرد و مىگويد:" سبحان
اللَّه مگر چنين چيزى ممكن است؟ اگر ما به علماى يهود و نصارى مراجعه كنيم مسلما
ما را به مذهب خود دعوت مىكنند، سپس فرمود:
اهل ذكر ما هستيم" [1] ولى پاسخ اين سؤال روشن است، امام اين سخن را به كسانى
مىگويد كه آيه را منحصرا به معنى مراجعه به علماى اهل كتاب در هر عصر و زمان
تفسير كرده بودند، در حالى كه مسلما چنين نيست در عصر و زمانى همچون عصر و زمان
امام على بن موسى الرضا ع هرگز مردم موظف نبودند كه براى درك حقايق به علماى يهود
و نصارى مراجعه كنند، در اين گونه اعصار، مرجع علماى اسلام كه در رأس آنها ائمه
اهل بيت ع قرار داشتند بودند.
به عبارت ديگر اگر مشركان عصر پيامبر ص براى آگاهى از اين مساله كه پيامبران
خدا هميشه از جنس بشر بودند وظيفه داشتند به آگاهان از اهل كتاب مراجعه كنند،
مفهومش اين نيست كه تمام مردم در هر زمانى بايد به آنها مراجعه نمايند، بلكه هر
مسالهاى را در هر زمانى بايد از آگاهان نسبت به آن مساله پرسيد، و اين مطلب روشنى
است.
به هر حال آيه فوق بيانگر يك اصل اساسى اسلامى در تمام زمينههاى زندگى مادى و
معنوى است و به همه مسلمانان تاكيد مىكند كه آنچه را نمىدانند از اهل اطلاعش
بپرسند و پيش خود در مسائلى كه آگاهى ندارند دخالت نكنند.
به اين ترتيب" مساله تخصص" نه تنها در زمينه مسائل اسلامى و دينى از
سوى قرآن به رسميت شناخته شده، بلكه در همه زمينهها مورد قبول و تاكيد