نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 219
از انسان سر مىزند سرانجام دامن خودش را مىگيرد، بلكه قبل از همه به آنها
مىرسد، زيرا عمل بد، آثار شوم خود را در روح و جان فاعلش مىپاشد، قلبشان تاريك و
روحشان آلوده و آرامششان نابود خواهد شد.
***
باز به نتيجه اعمال آنها مىپردازد و مىگويد:" سرانجام، سيئات
اعمالشان به آنها رسيد" (فَأَصابَهُمْ
سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا).
" و آنچه را استهزاء مىكردند (از وعدههاى عذاب الهى) بر آنها وارد
شد" (وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ
يَسْتَهْزِؤُنَ).
جمله" حاق بهم" به معنى" وارد شد بر آنها" مىباشد، اما
بعضى مانند قرطبى در ذيل آيه مورد بحث، و فريد و جدى در تفسيرش به معنى احاطه كردن
گرفتهاند، و مىتوان معنى جامعى براى آن ذكر كرد كه هم وارد شدن را بگيرد و هم
احاطه كردن را.
و به هر حال تعبير آيه فوق كه مىگويد" سيئات اعمالشان به آنها
رسيد" باز اين واقعيت را تاكيد مىكند كه اين اعمال انسان است كه دامان او را
در اين جهان و آن جهان مىگيرد و در چهرههاى مختلف تجسم مىيابد و او را رنج و
آزار و شكنجه مىدهد نه چيز ديگر [1]
***
آيه بعد به يكى از منطقهاى سست و بى اساس مشركان اشاره
كرده مىگويد:" مشركان گفتند اگر خداى مىخواست نه ما و نه نياكان ما غير او
را عبادت نمىكرديم" و به سراغ بتها نمىرفتيم (وَ قالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما
عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَ لا آباؤُنا).
[1] بنا بر اين هيچ لزومى ندارد كه ما
كلمه" جزاء" را قبل از" سيئات" در تقدير بگيريم.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 219