نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 129
بقره و سوره
نور و سوره تغابن و سوره مائده كه در بعضى به پيامبر ص دستور صفح و عفو داده شده و
در بعضى به مؤمنان، روشن مىشود كه اين يك دستور عمومى و ابدى است، و اتفاقا هيچ
منافاتى با دستور جهاد ندارد، زيرا هر يك از اين دو جاى مخصوص به خود دارند، در
جايى بايد با عفو و گذشت پيشرفت كرد، و به هنگامى كه عفو و گذشت سبب جرات و جسارت
و سوء استفاده طرف گردد چارهاى جز شدت عمل نيست.
***
سپس به
پيامبر خود دلدارى مىدهد كه از خشونت دشمنان و انبوه جمعيت آنها و امكانات فراوان
مادى كه در اختيار دارند، هرگز نگران نشود، چرا كه خداوند مواهبى در اختيار او
گذارده كه هيچ چيز با آن برابرى نمىكند مىگويد:" ما به تو سوره حمد و قرآن
عظيم داديم"! (وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِي
وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ).
مىدانيم"
سبع" در لغت به معنى" هفت" و" مثانى" به معنى" دو
تاها" است، و بيشتر مفسران و روايات، سَبْعاً
مِنَ الْمَثانِي را كنايه از سوره" حمد" گرفتهاند،
زيرا سوره حمد بنا بر معروف، هفت آيه است و از اين نظر كه به خاطر اهميت اين سوره
و عظمت محتوايش دو بار بر پيامبر ص نازل گرديده و يا اينكه از دو بخش تشكيل شده
(نيمى از آن حمد و ثناى خدا است و نيمى از آن تقاضاهاى بندگان است) و يا اينكه دو
بار در هر نماز خوانده مىشود، به اين جهات، كلمه مثانى يعنى دو تاها بر آن اطلاق
شده است [1][2] بعضى از مفسران نيز اين احتمال را
دادهاند كه" سبع اشاره به هفت سوره
[1] در حديثى از پيامبر اكرم (ص) مىخوانيم كه
خداوند مىفرمايد: من نماز (سوره حمد) را بين خود و بندهام به دو قسمت تقسيم
كردهام، نيمى مربوط به من و نيم ديگر از بندگان مىباشد (مجمع البيان جلد اول
صفحه 17).
[2] به تفسير نور الثقلين جلد سوم صفحه 28 و 29
مراجعه فرمائيد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 129