نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 88
تفسير: اين
مدعيان غالبا مشركند!
با پايان
گرفتن داستان يوسف با آن همه درسهاى عبرت و آموزنده، و آن نتائج گرانبها و پربارش
آنهم خالى از هر گونه گزافهگويى و خرافات تاريخى، قرآن روى سخن را به پيامبر ص
كرده و مىگويد:" اينها از خبرهاى غيبى است كه به تو وحى مىفرستيم" (ذلِكَ
مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ).
" تو
هيچگاه نزد آنها نبودى در آن هنگام كه تصميم گرفتند و نقشه كشيدند، كه چگونه آن را
اجرا كنند" (وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا
أَمْرَهُمْ وَ هُمْ يَمْكُرُونَ).
اين
ريزهكاريها را تنها خدا مىداند و يا كسى كه در آنجا حضور داشته باشد و چون تو در
آنجا حضور نداشتى بنا بر اين تنها وحى الهى است كه اين گونه خبرها را در اختيار تو
گذارده است.
و از اينجا
روشن مىشود داستان يوسف گر چه در تورات آمده است و قاعدتا كم و بيش در محيط حجاز،
اطلاعاتى از آن داشتهاند، ولى هرگز تمام ماجرا به طور دقيق و با تمام ريزهكاريها
و جزئياتش، حتى آنچه در مجالس خصوصى گذشته، بدون هر گونه اضافه و خالى از هر خرافه
شناخته نشده بود.
***
با اين
حال مردم با ديدن اين همه نشانههاى وحى و شنيدن اين اندرزهاى الهى مىبايست ايمان
بياورند و از راه خطا بازگردند، ولى اى پيامبر" هر چند تو اصرار داشته باشى
بر اينكه آنها ايمان بياورند، اكثرشان ايمان نمىآورند"! (وَ
ما أَكْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 88