نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 82
گفتيم سجده
به معنى پرستش و عبادت مخصوص خدا است، و براى هيچكس در هيچ مذهبى پرستش جايز نيست،
و توحيد عبادت كه بخش مهمى از مساله توحيد است كه همه پيامبران به آن دعوت نمودند،
مفهومش همين است.
بنا بر اين،
نه يوسف كه پيامبر خدا بود، اجازه مىداد كه براى او سجده و عبادت كنند و نه
پيامبر بزرگى همچون يعقوب اقدام به چنين كارى مىكرد، و نه قرآن به عنوان يك عمل
شايسته يا حد اقل مجاز از آن ياد مىنمود.
بنا بر اين،
سجده مزبور يا براى خدا بوده (سجده شكر) همان خدايى كه اينهمه موهبت و مقام عظيم
به يوسف داد و مشكلات و گرفتاريهاى خاندان يعقوب را بر طرف نمود و در اين صورت در
عين اينكه براى خدا بوده، چون به خاطر عظمت موهبت يوسف انجام گرفته است، تجليل و
احترام براى او نيز محسوب مىشده، و از اين نظر ضمير در" له" كه مسلما
به يوسف باز مىگردد، با اين معنى به خوبى سازگار خواهد بود.
و يا اينكه
منظور از سجده مفهوم وسيع آن يعنى خضوع و تواضع است، زيرا سجده هميشه به معنى
معروفش نمىآيد. بلكه به معنى هر نوع تواضع نيز گاهى آمده است، و لذا بعضى از
مفسران گفتهاند كه تحيت و تواضع متداول در آن روز خم شدن و تعظيم بوده است، و
منظور از سجود در آيه فوق همين است.
ولى با توجه
به جمله" خروا" كه مفهومش بر زمين افتادن است، چنين بر مىآيد كه سجود
آنها به معنى انحناء و سر فرود آوردن نبوده است.
بعضى ديگر از
مفسران بزرگ گفتهاند سجود يعقوب و برادران و مادرشان براى خدا بوده، اما يوسف
همچون خانه كعبه، قبله بوده است، و لذا در تعبيرات عرب گاهى گفته مىشود فلان صلى
للقبله:" فلان كس به سوى قبله نماز خواند" [1]
[1] تفسير الميزان و تفسير فخر رازى ذيل آيه
مورد بحث.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 82