responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 10  صفحه : 78

تفسير:

سرانجام كار يوسف و يعقوب و برادران‌

تفسير نمونه ؛ ج‌10 ؛ ص78

فرا رسيدن كاروان حامل بزرگترين بشارت از مصر به كنعان و بينا شدن يعقوب پير، ولوله‌اى در كنعان افتاد، خانواده‌اى كه سالها لباس غم و اندوه را از تن بيرون نكرده بود غرق در سرور و شادى شد، آنها از اين همه نعمت الهى هرگز خشنودى خود را كتمان نمى‌كردند.

اكنون طبق توصيه يوسف بايد اين خانواده به سوى مصر حركت كند، مقدمات سفر از هر نظر فراهم گشت، يعقوب را بر مركب سوار كردند، در حالى كه لبهاى او به ذكر و شكر خدا مشغول بود، و عشق وصال آن چنان به او نيرو و توان بخشيده بود كه گويى از نو، جوان شده است! اين سفر بر خلاف سفرهاى گذشته برادران كه با بيم و نگرانى توام بود، خالى از هر گونه دغدغه بود، و حتى اگر خود سفر رنجى مى‌داشت، اين رنج در برابر آنچه در مقصد در انتظارشان بود قابل توجه نبود كه:

وصال كعبه چنان مى‌دواندم بشتاب‌

كه خارهاى مغيلان حرير مى‌آيد!

شبها و روزها با كندى حركت مى‌كردند، چرا كه اشتياق وصال، هر دقيقه‌اى را روز يا سالى مى‌كرد، ولى هر چه بود گذشت، و آبادى‌هاى مصر از دور نمايان گشت مصر با مزارع سرسبز و درختان سر به آسمان كشيده و ساختمانهاى زيبايش.

اما قرآن همانگونه كه سيره هميشگيش مى‌باشد، اين مقدمات را كه با كمى انديشه و تفكر روشن مى‌شود، حذف كرده و در اين مرحله چنين مى‌گويد:

" هنگامى كه وارد بر يوسف شدند، يوسف پدر و مادرش را در آغوش فشرد" (فَلَمَّا دَخَلُوا عَلى‌ يُوسُفَ آوى‌ إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ‌).

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 10  صفحه : 78
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست