نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 375
" مجازاتهاى آن روز آن قدر وحشتناك است كه اين ستمگران، از شدت هول
گردنهاى خود را برافراشته، سر به آسمان بلند كرده، و حتى پلكهاى چشمهاشان بى حركت
ميماند و دلهايشان از شدت نگرانى و پريشانى به كلى تهى مىشود" (مُهْطِعِينَ مُقْنِعِي رُؤُسِهِمْ لا يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ
طَرْفُهُمْ وَ أَفْئِدَتُهُمْ هَواءٌ).
" تشخص" از ماده" شخوص" به معنى از حركت افتادن چشم و به
نقطه خيره شدن است.
" مهطعين" از ماده" اهطاع" به معنى" گردنكشيدن"
است، و بعضى آن را به معنى" سرعت گرفتن" بعضى به معنى" نگاه كردن
با ذلت و خشوع" دانستهاند، ولى با توجه به جملههاى ديگر آيه همان معنى اول
مناسبتر به نظر مىرسد.
" مقنعى" از ماده" اقناع" به معنى" سر به آسمان
كشيدن" است.
جمله" لا يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ" مفهومش اين است كه پلكهاى چشمهاى آنها از هول و وحشت
به هم نمىخورد، گويى همانند چشم مردگان از كار افتاده است! جمله" أَفْئِدَتُهُمْ هَواءٌ" به معنى تهى شدن دلهاى آنها است، درست همانند آنچه در زبان فارسى
مىگوئيم فلان كس خبر وحشتناكى به من داد و يك مرتبه دلم تهى شد، و يا قلبم فرو
ريخت، در واقع آنها آن چنان دستپاچه مىشوند كه همه چيز را فراموش مىكنند، حتى
خودشان را، گويى تمام معلومات از دل و جان آنها به بيرون فرار كرده، و هر گونه قوت
و قدرت را از دست دادهاند.
بيان اين پنج صفت: خيره شدن چشمها، كشيدن گردنها، بلند كردن سرها، از حركت
افتادن پلك چشمها، و فراموش كردن همه فكرها، ترسيم بسيار گويايى است از هول و وحشت
فوق العاده شديدى كه در آن روز به ظالمان دست مىدهد، همانها كه هميشه با نگاههاى
مغرورانه و متكبرانه خويش همه چيز را
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 375