نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 302
انحراف و ظلم و گناه ترسان باشند و آنها را جدى تلقى كنند" (ذلِكَ لِمَنْ خافَ مَقامِي وَ خافَ وَعِيدِ).
بنا بر اين موهبت و لطف من نه بىحساب است و نه بى دليل، بلكه مخصوص كسانى است
كه با احساس مسئوليت در برابر مقام عدل پروردگار نه گرد ظلم و ستم مىگردند و نه
در برابر دعوت حق، لجاجت و دشمنى به خرج مىدهند.
***
و در اين هنگام كه پيامبران كارد به استخوانشان رسيده بود و تمام وظيفه
خود را در برابر قوم خويش انجام داده بودند و آنها كه بايد ايمان بياورند ايمان
آورده و بقيه به كفر پافشارى داشتند و مرتبا رسولان را تهديد مىكردند، در اين
موقع" آنها از خداوند تقاضاى فتح و پيروزى كردند" (وَ اسْتَفْتَحُوا).
و خداوند هم دعاى اين مجاهدان راستين را به هدف اجابت رسانيد بطورى كه"
جباران عنيد نوميد و زيانكار و نابود شدند" (وَ خابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ).
" خاب" از ماده" خيبة" (بر وزن غيبت) به معنى از دست رفتن
مطلوب است كه با كلمه نوميدى در فارسى تقريبا مساوى است.
" جبار" در اينجا به معنى متكبر و گردنكش است، و در حديثى آمده كه
زنى به حضور پيامبر آمد پيامبر ص دستورى به او داد، او سرپيچى كرد و و فرمان
پيامبر را اجرا ننمود، پيامبر فرمود: دعوها فانها جباره:" او را رها كنيد كه
زن سركشى است" [1] ولى كلمه" جبار" گاهى بر خداوند نيز اطلاق مىشود كه به معنى ديگرى
است و آن" اصلاح كننده موجود نيازمند به اصلاح" و يا" كسى كه مسلط
بر همه چيز است" مىباشد [2]