نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 246
بالبداء:
" آن كس كه خدا را با" بداء" نشناسد او را درست نشناخته
است" اين است كه:
بسيار مىشود كه ما طبق ظواهر علل و اسباب، احساس مىكنيم كه حادثهاى به وقوع
خواهد پيوست و يا وقوع چنين حادثهاى به يكى از پيامبران خبر داده شده، در حالى كه
بعدا مىبينيم آن حادثه واقع نشد، در اين هنگام مىگوئيم" بداء" حاصل
شد، يعنى آنچه را به حسب ظاهر ما واقع شدنى مىديديم و تحقق آن را قطعى
مىپنداشتيم خلاف آن ظاهر شد.
ريشه و علت اصلى اين معنى همانست كه در بحث قبل گفته شد و آن اينكه گاهى آگاهى
ما فقط از علل ناقصه است، و شرائط و موانع را نمىبينيم و بر طبق آن قضاوت
مىكنيم، و بعد كه به فقدان شرط، يا وجود برخورد كرديم و خلاف آنچه پيش بينى
مىكرديم تحقق يافت متوجه اين مسائل مىشويم.
همچنين گاه پيامبر يا امام از" لوح محو و اثبات" آگاهى مىيابد كه
طبعا قابل تغيير و دگرگونى است، و گاهى با برخورد به موانع و فقدان شرائط تحقق
نمىپذيرد.
براى روشن شدن اين حقيقت بايد مقايسهاى بين" نسخ" و"
بداء" به عمل آيد: مىدانيم كه نسخ احكام از نظر همه مسلمانان جايز است، يعنى
ممكن است حكمى در شريعت نازل شود و مردم نيز چنان تصور كنند كه اين حكم هميشگى و
ابدى است، اما پس از مدتى نسخ آن حكم بوسيله شخص پيامبر ص اعلام گردد، و حكم ديگرى
جاى آن را بگيرد (همانگونه كه در داستان تغيير قبله، در تفسير و فقه و تاريخ
خواندهايم).
اين در حقيقت يك نوع" بداء" است، ولى معمولا در امور تشريعى و
قوانين و احكام نام" نسخ" بر آن مىگذارند، و نظير آن را در امور
تكوينى" بداء" مىنامند.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 246