responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 10  صفحه : 228

فاقد عقل و شعور، نيازمند به عبادت كننده‌گان خود و خلاصه فاقد همه چيز!، اين دو را چگونه مى‌توان همسان قرار داد؟ آيا اين شرم آور نيست؟

و يا اينكه منظور آنست كه كارهاى آنها را بر شمريد، آيا تا كنون زيانى به كسى رسانيده‌اند و يا سود و منفعتى؟ مشكلى را گشوده‌اند يا گرهى در كار كسى زده‌اند؟ با اين حال كدام عقل اجازه مى‌دهد كه آنها را در رديف خدايى قرار دهند كه همه بركات و نعمتها و سود و زيانها و پاداش و كيفرها از او است.

البته هيچ مانعى ندارد كه همه اين معانى در جمله سموهم (آنها را نام ببريد) جمع باشد!.

دوم اينكه چگونه چنين شريكى وجود دارد در حالى كه خداوند كه به پندار شما شريك آنهاست از وجودشان هيچگونه اطلاعى ندارد با اينكه علمش همه جهان را در برگرفته" آيا به او خبر مى‌دهيد از چيزى كه وجود آن را در زمين نميداند" (أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِما لا يَعْلَمُ فِي الْأَرْضِ‌).

اين تعبير در حقيقت بهترين راه براى كوبيدن سخن واهى طرف است، و به اين ميماند كه شخصى به شما مى‌گويد ديشب فلان كس در خانه تو ميهمان بوده است و شما در پاسخ مى‌گوئيد تو از ميهمانى خبر مى‌دهى كه من از آن بى‌اطلاعم!، يعنى آيا ممكن است كسى ميهمان من باشد و من بى‌خبر و تو از آن آگاه باشى؟

سوم اينكه: خود شما هم در واقع در دل، ايمان به چنين چيزى نداريد،" تنها به يك سخن ظاهرى تو خالى كه در آن هيچ مفهوم صحيحى نهفته نيست قناعت كرده‌ايد" (أَمْ بِظاهِرٍ مِنَ الْقَوْلِ‌).

به همين دليل اين مشركان هنگامى كه در تنگناهاى سخت زندگى قرار مى‌گيرند به سراغ" اللَّه" مى‌روند چرا كه در دل مى‌دانند كارى از بتها ساخته نيست، همانگونه كه خداوند حال آنها را به هنگامى كه سوار كشتى مى‌شوند و طوفان سخت آنها را احاطه مى‌كند و تنها به خدا رو مى‌آورند در آيه 65 سوره عنكبوت‌

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 10  صفحه : 228
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست