نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 215
ما از يك طرف
در آيه فوق مىخوانيم ياد خدا مايه آرامش دلها است، و از طرفى ديگر در آيه 2 سوره
انفال مىخوانيم إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا
ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ:" مؤمنان كسانى هستند كه
وقتى نام خدا برده مىشود قلبشان ترسان مىگردد" آيا اين دو با هم منافات
ندارند؟
پاسخ سؤال
اين است كه منظور از آرامش همان آرامش در برابر عوامل مادى است كه غالب مردم را
نگران مىسازد كه نمونههاى روشن آن در بالا ذكر شد، ولى مسلما افراد با ايمان در
برابر مسئوليتهاى خويش نمىتوانند نگران نباشند، و به تعبير ديگر آنچه در آنها
وجود ندارد نگرانيهاى ويرانگر است كه غالب نگرانيها را تشكيل مىدهد اما نگرانى
سازنده كه انسان را به انجام وظيفه در برابر خدا و خلق و فعاليتهاى مثبت زندگى وا
مىدارد در وجود آنها هست و بايد هم باشد، و منظور از خوف از خدا نيز همين است
[1]
3- ذكر خدا
چيست و چگونه است؟
"
ذكر" همانگونه كه راغب در" مفردات" گفته است" گاهى به معنى
حفظ مطالب و معارف آمده است با اين تفاوت كه كلمه" حفظ" به آغاز آن گفته
مىشود و كلمه" ذكر" به ادامه آن، و گاهى به معنى يادآورى چيزى به زبان
يا به قلب است، لذا گفتهاند ذكر دو گونه است:" ذكر قلبى" و" ذكر
زبانى" و هر يك از آنها دو گونه است يا پس از فراموشى است و يا بدون
فراموشى".
و به هر حال
منظور در آيه فوق از ذكر خدا كه مايه آرامش دلها است تنها اين نيست كه نام او را
بر زبان آورد و مكرر تسبيح و تهليل و تكبير گويد، بلكه منظور آن است كه با تمام
قلب متوجه او و عظمتش و علم و آگاهيش و حاضر و ناظر بودنش گردد، و اين توجه مبدأ
حركت و فعاليت در وجود او به سوى جهاد و تلاش و نيكيها گردد و ميان او و گناه سد
مستحكمى ايجاد كند، اين است حقيقت" ذكر"
[1] در جلد 7 تفسير نمونه صفحه 86 نيز در اين
باره توضيحاتى دادهايم.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 215