نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 188
"
پنجمين" برنامه آنها استقامت است، در برابر تمام مشكلاتى كه در مسير اطاعت و
ترك گناه و جهاد با دشمن و مبارزه با ظلم و فساد وجود دارد
[1] آنهم صبر و استقامتى براى جلب خشنودى پروردگار، و لذا مىفرمايد:
آنها كسانى هستند كه بخاطر جلب رضايت پروردگارشان صبر و استقامت به خرج دادند، (وَ
الَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ).
كرارا
مفهوم" صبر" را كه" استقامت به معنى وسيع كلمه" است، يادآور
شدهايم و اما تعبير به" وَجْهِ رَبِّهِمْ"
يكى از دو معنى را ميرساند:
نخست اينكه
وجه در اين گونه موارد به معنى" عظمت" است، همانگونه كه به"
نظر" و" رأى" مهم گفته مىشود هذا وجه الرأى:" يعنى اين رأى
مهمى است" و اين شايد به خاطر آنست كه" وجه" در اصل به معنى صورت
است و صورت انسان مهمترين قسمت ظاهرى بدن او است، زيرا اعضاى مهم گويايى و بينايى
و شنوايى در آن قرار گرفته است.
ديگر
اينكه" وجه رب" در اينجا به معنى" رضايت و خشنودى پروردگار"
است، يعنى آنها به خاطر جلب رضاى حق در برابر همه مشكلات صبر و استقامت بخرج
مىدهند، استعمال وجه در اين معنى، به خاطر آن است كه انسان هنگامى كه مىخواهد
جلب رضايت كسى را كند صورت او را به خود متوجه مىسازد، (بنا بر اين وجه در اينجا
جنبه كنايى دارد).
در هر صورت
اين جمله دليل روشنى است بر اينكه صبر و شكيبايى و بطور كلى هر گونه عمل خير در
صورتى ارزش دارد كه" ابتغاء وجه اللَّه" و براى خدا باشد، و اگر
انگيزههاى ديگرى از قبيل رياكارى و جلب توجه مردم كه او آدم با استقامت و
نيكوكارى است، و يا حتى براى ارضاى غرور خود، كارى را انجام دهد
[1] صبر نه تنها در برابر" اطاعت"
و" معصيت" و" مصيبت" لازم است، بلكه در برابر نعمت هم نيز صبر
بايد كرد يعنى آن چنان كه انسان را به غرور و مستى و بىبندبارى نكشد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 188