نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 174
و او هم چنان
دست و پا مىزند، اما هنگامى كه مساله در قالب مثال ريخته شود راه را چنان بر او
مىبندد كه ديگر مجال بهانهگيرى براى او باقى نمىماند.
بد نيست براى
همين موضوع" مثالهايى" مطرح كنيم! تا معلوم شود نقش مثال تا چه اندازه
مؤثر است.
در قرآن مجيد
مىخوانيم كه خداوند در برابر كسانى كه در مورد آفرينش حضرت مسيح ع تنها از مادر
ايراد مىكردند، كه مگر ممكن است انسانى بدون پدر متولد شود، مىفرمايد:
إِنَّ مَثَلَ عِيسى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ:"
مثل عيسى در نزد خدا همانند آدم است كه او را از خاك آفريد" (آل عمران- 59).
درست دقت
كنيد ما هر قدر بخواهيم در برابر افراد لجوج بگوئيم كه اين كار در برابر قدرت
بىپايان خدا كار سادهاى است باز ممكن است بهانهگيرى كنند، اما هنگامى كه به
آنها بگوئيم آيا قبول داريد كه آدم و انسان نخستين از از خاك آفريده شده است؟
خداوندى كه چنين قدرتى دارد چگونه نمىتواند انسان را از بشرى بدون پدر متولد
سازد؟
و در مورد
منافقانى كه چند صباحى در سايه نفاق خود زندگى ظاهرا آرامى دارند قرآن مجيد مثال
زيبايى دارد و آنها را به مسافرى تشبيه مىكند كه در يك بيابان تاريك در شب ظلمانى
گرفتار رعد و برق و طوفان و باران شده است، آن چنان سرگردان است كه راه به جايى
ندارد، تنها هنگامى كه برق آسمان ظاهر مىشود، فضاى بيابان چند لحظه روشن مىگردد
و او تصميم مىگيرد به سويى حركت كند بلكه راه را بيابد، اما به سرعت برق خاموش
مىشود و او هم چنان سرگردان باقى ميماند! آيا براى ترسيم حال يك منافق سرگردان كه
با استفاده از روح نفاق و عمل
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 174