نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 583
در مورد قسمتى از گوشتهاى حلال داشتند، و به تعبير ديگر آنها قسمتى از گوشتهاى
پاكيزه و حلال را طبق خرافات و موهوماتى بر خود تحريم مىكردند، اما در عوض به
هنگام كمبود غذا از گوشت آلوده مردار يا خوك و يا خون استفاده مىكردند! قرآن به
آنها اعلام مىكند كه اينها براى شما حرام است نه آنها (و اين است معنى" حصر
اضافى").
و از آنجا كه گاه ضرورتهايى پيش مىآيد كه انسان براى حفظ جان خويش مجبور به
استفاده از بعضى از غذاهاى حرام مىشود قرآن در ذيل آيه آن را استثنا كرده و
مىگويد: ولى كسى كه مجبور شود (براى نجات جان خويش از مرگ) از آنها بخورد گناهى
بر او نيست، به شرط اينكه ستمگر و متجاوز نباشد"! (فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ
عَلَيْهِ).
به اين ترتيب براى اينكه اضطرار بهانه و دستاويزى براى زياده روى در خوردن
غذاهاى حرام نشود با دو كلمه" غَيْرَ
باغٍ" وَ" لا عادٍ" گوشزد
مىكند كه اين اجازه تنها براى كسانى است كه خواهان لذت از خوردن اين محرمات
نباشند، و از مقدار لازم كه براى نجات از مرگ ضرورى است تجاوز نكنند، (باغ و عاد
در اصل باغى و عادى بوده، باغى از ماده" بغى" به معنى طلب كردن است، و
در اينجا منظور طلب كردن لذت است و" عادى" به معنى متجاوز مىباشد، يعنى
متجاوز از حد ضرورت).
تفسير ديگرى براى جمله" غَيْرَ
باغٍ وَ لا عادٍ" ذكر شده است كه با معنى اول تضادى
ندارد، و ممكن است هر دو با هم در مفهوم آيه جمع باشند و آن اين است كه: با توجه
به اينكه يكى از معانى" بغى" ظلم و ستم است، منظور اين است كه اجازه
خوردن گوشتهاى حرام مخصوص كسانى است كه سفر آنها سفر ستم و گناه نباشد (بايد توجه
داشت كه اضطرار و اجبار معمولا در سفرهايى نظير سفرهاى آن زمان حاصل مىشد كه
قافلهها در بيابان مىماندند و يا راه را گم مىكردند).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 583