نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 305
" و اگر خدا بخواهد ما هدايت خواهيم شد"! (وَ إِنَّا إِنْ شاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ).
***
مجددا" موسى گفت: خدا مىفرمايد: گاوى باشد كه براى شخم زدن، رام
نشده، و براى زراعت آبكشى نكند" (قالَ
إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَ لا تَسْقِي
الْحَرْثَ).
" و از هر عيبى بر كنار باشد" (مُسَلَّمَةٌ).
و" حتى هيچگونه رنگ ديگرى در آن نباشد" (لا شِيَةَ فِيها).
در اينجا كه گويا سؤال ديگرى براى مطرح كردن نداشتند" گفتند حالا حق مطلب
را ادا كردى"! (قالُوا الْآنَ جِئْتَ
بِالْحَقِ).
سپس گاو را با هر زحمتى بود به دست آوردند" و آن را سر بريدند، ولى مايل
نبودند اين كار را انجام دهند"! (فَذَبَحُوها
وَ ما كادُوا يَفْعَلُونَ).
***
قرآن بعد از ذكر ريزهكاريهاى اين ماجرا، باز آن را به صورت خلاصه و كلى
در دو آيه بعد چنين مطرح مىكند:" به خاطر بياوريد هنگامى كه انسانى را
كشتيد، سپس در باره قاتل آن به نزاع پرداختيد و خداوند (با دستورى كه در آيات بالا
آمد) آنچه را مخفى داشته بوديد آشكار ساخت" (وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادَّارَأْتُمْ فِيها وَ
اللَّهُ مُخْرِجٌ ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ).
***
" سپس گفتيم قسمتى از گاو را به مقتول بزنيد" (تا زنده شود و
قاتل خود را معرفى كند) (فَقُلْنا
اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها).