responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 303

نخست مى‌گويد:" به خاطر بياوريد هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت بايد گاوى را سر ببريد" (وَ إِذْ قالَ مُوسى‌ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً).

آنها از روى تعجب" گفتند: آيا ما را به مسخره گرفته‌اى"؟! (قالُوا أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً).

" موسى در پاسخ آنان گفت: به خدا پناه مى‌برم كه از جاهلان باشم" (قالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجاهِلِينَ‌).

يعنى استهزا نمودن و مسخره كردن، كار افراد نادان و جاهل است، و پيامبر خدا هرگز چنين نيست.

***
پس از آنكه آنها اطمينان پيدا كردند استهزايى در كار نيست و مساله جدى مى‌باشد" گفتند: اكنون كه چنين است از پروردگارت بخواه براى ما مشخص كند كه اين چگونه گاوى بايد باشد"؟! (قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنا ما هِيَ‌).

جمله" از خدايت بخواه" كه در خواسته‌هاى آنها چند بار تكرار شده يك نوع اسائه ادب و يا استهزاء سر بسته در آن نهفته است، مگر خداى موسى ع را از خداى خويش جدا مى‌دانستند؟

به هر حال، موسى ع در پاسخ آنها" گفت: خداوند مى‌فرمايد بايد ماده گاوى باشد كه نه پير و از كار افتاده و نه بكر و جوان بلكه ميان اين دو باشد"

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 303
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست