نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 286
و كار بسيار بدى است تو را نمىكشيم ولى از محيط ما بيرون برو! سلمان و دوستش
در اين موقع راهب را ملاقات كردند، وعده ملاقات در" دير موصل" گذاشته
شد، پس از حركت راهب، سلمان چند روزى منتظر دوست با وفايش بود، تا آماده حركت
گردد، او هم هم چنان سرگرم تهيه مقدمات سفر بود ولى سلمان بالاخره طاقت نياورده
تنها به راه افتاد.
***
در دير موصل سلمان بسيار عبادت مىكرد، راهب مذكور كه سرپرست اين دير بود
او را از عبادت زياد بر حذر داشت مبادا از كار بيفتد، ولى سلمان پرسيد آيا عبادت
فراوان فضيلتش بيشتر است يا كم عبادت كردن؟ در پاسخ گفت:
البته عبادت بيشتر اجر بيشتر دارد.
عالم دير پس از مدتى به قصد بيت المقدس حركت كرد و سلمان را با خود به همراه
برد در آنجا به سلمان دستور داد كه روزها در جلسه درس علماى نصارى كه در آن مسجد
منعقد مىشد حضور يابد و كسب دانش كند.
روزى سلمان را محزون يافت، علت را جويا شد، سلمان در پاسخ گفت تمام خوبيها
نصيب گذشتگان شده كه در خدمت پيامبران خدا بودهاند.
عالم دير به او بشارت داد كه در همين ايام در ميان ملت عرب پيامبرى ظهور خواهد
كرد كه از تمام انبياء برتر است، عالم مزبور اضافه كرد من پير شدهام، خيال
نمىكنم او را درك نمايم، ولى تو جوانى اميدوارم او را درك كنى ولى اين را نيز
بدان كه اين پيامبر نشانههايى دارد از جمله نشانه خاصى بر شانه او است، او صدقه
نمىگيرد، اما هديه را قبول مىكند.
***
در بازگشت آنها به سوى موصل در اثر جريان ناگوارى كه پيش آمد سلمان عالم
دير را در بيابان گم كرد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 286