نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 258
اين قوم بوده.
به هر حال آنها صريحا به موسى گفتند: تا خدا را بالعيان و با همين چشم نبينيم
هرگز ايمان نخواهيم آورد!.
در اينجا چارهاى جز اين نبود كه يكى از مخلوقات خدا كه آنها تاب مشاهده آن را
ندارند ببينند، و بدانند چشم ظاهر ناتوانتر از اين است كه حتى بسيارى از مخلوقات
خدا را ببيند، تا چه رسد به ذات پاك پروردگار: صاعقهاى فرود آمد و بر كوه خورد،
برق خيرهكننده و صداى رعبانگيز و زلزلهاى كه همراه داشت آن چنان همه را در وحشت
فرو برد كه بىجان به روى زمين افتادند.
چنان كه قرآن در دنبال جمله فوق مىگويد:" سپس در همين حال صاعقه شما را
گرفت در حالى كه نگاه مىكرديد" (فَأَخَذَتْكُمُ
الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ).
***
موسى از اين ماجرا سخت ناراحت شد، چرا كه از بين رفتن هفتاد نفر از سران
بنى اسرائيل در اين ماجرا بهانه بسيار مهمى بدست ماجراجويان بنى اسرائيل مىداد كه
زندگى را بر او تيره و تار كند، لذا از خدا تقاضاى بازگشت آنها را به زندگى كرد، و
اين تقاضاى او پذيرفته شد، چنان كه قرآن در آيه بعد مىگويد:
" سپس شما را بعد از مرگتان حيات نوين بخشيديم شايد شكر نعمت خدا را بجا
آوريد" (ثُمَّ بَعَثْناكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ
لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ).
آنچه به طور اجمال در اين دو آيه آمده است به صورت مشروحتر در سوره اعراف در
آيه 155 و سوره نساء آيه 153 بيان شده است [1] به هر حال اين داستان نشان مىدهد كه پيامبران بزرگ خدا در
مسير
[1] براى توضيح بيشتر در زمينه اين
سرگذشت عجيب و نكتههاى آموزنده آن به جلد ششم تفسير نمونه صفحه 387 به بعد مراجعه
فرمائيد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 258