نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 185
درهاى سعادت براى هميشه به روى او بسته مىشود، نه مىتواند بازگشت كند و
پيمان به بندد كه بر خلاف دستور خدا عملى انجام نخواهد داد تا دوباره به نعمتهاى
الهى باز گردد.
او در اين محيط مىبايست تا حدى پخته شود، دوست و دشمن خويش را بشناسد، چگونگى
زندگى در زمين را ياد گيرد، آرى اين خود يك سلسله تعليمات لازم بود كه مىبايست
فرا گيرد، و با داشتن اين آمادگى به روى زمين قدم بگذارد.
اينها مطالبى بود كه هم آدم و هم فرزندان او در زندگى آينده خود به آن احتياج
داشتند، بنا بر اين شايد علت اينكه آدم در عين اينكه براى خلافت زمين آفريده شده
بود مدتى در بهشت درنگ مىكند و دستورهايى به او داده مىشود جنبه تمرين و آموزش
داشته باشد.
***
در اينجا" آدم" خود را در برابر فرمان الهى در باره خوددارى از
درخت ممنوع ديد، ولى شيطان اغواگر كه سوگند ياد كرده بود كه دست از گمراه كردن آدم
و فرزندانش بر ندارد به وسوسهگرى مشغول شد، و چنان كه از ساير آيات قرآن استفاده
مىشود به آدم اطمينان داد كه اگر از اين درخت بخورد او و همسرش فرشتگانى خواهند
شد و جاويدان در بهشت زندگى مىكنند، حتى قسم ياد كرد كه من خير خواه شما هستم
(سوره اعراف آيه 20 و 21).
" سر انجام شيطان آن دو را به لغزش واداشت و از آنچه در آن بودند (بهشت)
بيرون كرد" (فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطانُ عَنْها
فَأَخْرَجَهُما مِمَّا كانا فِيهِ) [1]
[1] در مرجع ضمير" عنها" دو
احتمال داده شده است: نخست اينكه به" جنت" باز گردد، و در اين صورت
جمله مِمَّا كانا فِيهِ به معنى مقام و مرتبه مىآيد، و به اين ترتيب مجموعا چنين معنى مىدهد: شيطان
آن دو را از بهشت به لغزش واداشت و از مقامى كه داشتند بيرون كرد. احتمال ديگر
اينكه به" شجره" باز گردد، يعنى شيطان آنها را بوسيله آن درخت ممنوع به
لغزش واداشت و از بهشتى كه در آن بودند بيرون كرد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 185