نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 178
در اينجا فرشتگان در برابر معلومات وسيع و دانش فراوان اين انسان سر تسليم
فرود آوردند، و بر آنها آشكار شد كه لايق خلافت زمين تنها او است!.
جمله" ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ" (آنچه را در درون مكتوم مىداشتيد) اشاره به اين است
كه فرشتگان چيزى جز آنچه را اظهار كردند در دل داشتند، بعضى گفتهاند اين اشاره به
آن حالت استكبار ابليس است كه آن روز در صف فرشتگان قرار داشت، و مخاطب به خطاب
آنان بود. او در درون خود تصميم داشت كه هرگز در برابر آدم خضوع نكند.
ولى اين احتمال نيز وجود دارد كه منظور اين بوده كه فرشتگان خود را واقعا
شايستهتر از هر كس براى خلافت الهى در روى زمين مىدانستند، گر چه اشارهاى به
اين مطلب كردند ولى با صراحت آشكار ننمودند.
پاسخ به دو سؤال [خداوند چگونه اين علوم را به آدم تعليم نمود؟]
در اينجا دو سؤال باقى مىماند و آن اينكه خداوند چگونه اين علوم را به آدم
تعليم نمود؟
وانگهى اگر اين علوم را به فرشتگان نيز تعليم مىنمود آنها نيز همين فضيلت آدم
را پيدا مىكردند، اين چه افتخارى براى آدم است كه براى فرشتگان نيست؟
در پاسخ بايد به اين نكته توجه داشت كه تعليم در اينجا جنبه تكوينى داشته يعنى
خدا اين آگاهى را در نهاد و سرشت آدم قرار داده بود و در مدت كوتاهى آن را بارور
ساخت.
اطلاق كلمه" تعليم" در قرآن به" تعليم تكوينى" در جاى
ديگر نيز آمده است، در سوره رحمن آيه 4 مىخوانيم" علمه البيان" خداوند
بيان را به انسان آموخت، روشن است كه اين تعليم را خداوند در مكتب آفرينش به انسان
داده و معنى آن همان استعداد و ويژگى فطرى است كه در نهاد انسانها قرار داده تا
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 178