نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 113
بيابان نه كوهى به چشم مىخورد، و نه درختى تا از خطر رعد و برق و صاعقه
جلوگيرى كند، هر آن ممكن است هدف صاعقهاى قرار گيرند و در يك لحظه خاكستر شوند!.
مىدانيم صاعقهها به هر برآمدگى از زمين حمله مىكنند، اما در دل بيابان جز
آنها برآمدگى پيدا نمىشود كه صاعقه متوجه آن گردد، بنا بر اين خطر جدى و حتمى است
(با توجه به اينكه خطر صاعقه در بيابانهاى مسطحى همچون بيابانهاى حجاز به درجات از
مناطق كوهستانى بيشتر است اهميت اين مثال براى مردم آن محيط روشنتر مىشود).
خلاصه نمىداند چه كند، مضطرب و پريشان، حيران و سرگردان بر جاى خود ايستاده،
نه راهى در ميان شنهاى بيابان پيدا است و نه راهنمايى كه در پرتو هدايت او گام بر
دارد.
حتى اين خطر وجود دارد كه غرش رعد، گوش آنها را پاره و نور خيرهكننده برق
چشمشان را نابينا كند، آرى" اگر خدا بخواهد گوش و چشم آنها را از ميان مىبرد
چرا كه خدا به هر چيزى توانا است" (وَ
لَوْ شاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلى
كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ).
آرى منافقان درست به چنين مسافرى مىمانند، آنها در ميان مؤمنان روز- افزون كه
همچون سيل خروشان و باران پرپشتى به هر سو پيش مىروند قرار گرفتهاند افسوس كه به
پناهگاه مطمئن ايمان، پناه نبردهاند تا از شر صاعقههاى مرگبار مجازات الهى نجات
يابند.
جهاد مسلحانه مسلمين در برابر دشمنان همانند خروش رعد و صاعقه بر سر آنها فرود
مىآمد، گاهگاه فرصتهايى، براى پيدا كردن راه حق نصيبشان مىشد و انديشههاشان
بيدار مىگشت، ولى افسوس كه اين بيدارى همچون برق آسمان ديرى نمىپائيد تا
مىخواستند چند گامى بردارند خاموش مىشد و تاريكى غفلت و سپس توقف و سرگردانى جاى
آن را مىگرفت.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 113