نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 112
در مثال دوم قرآن صحنه زندگى آنها را به شكل ديگرى ترسيم مىنمايد:
شبى است تاريك و ظلمانى پرخوف و خطر، باران به شدت مىبارد، از كرانههاى افق
برق پرنورى مىجهد، صداى غرش وحشتزا و مهيب رعد، نزديك است پردههاى گوش را پاره
كند، انسانى بىپناه در دل اين دشت وسيع و ظلمانى و پر از خطر، حيران و سرگردان
مانده است، باران پر پشت، بدن او را مرطوب ساخته، نه پناهگاه مورد اطمينانى وجود
دارد كه به آن پناه برد و نه ظلمت اجازه مىدهد گامى به سوى مقصد بردارد.
قرآن در يك عبارت كوتاه، حال چنين مسافر سرگردانى را بازگو مىكند:
" يا همانند بارانى كه در شب تاريك، توام با رعد و برق و صاعقه (بر سر
رهگذرانى) ببارد" (أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ
السَّماءِ فِيهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ).
سپس اضافه مىكند" آنها از ترس مرگ انگشتها را در گوش خود مىگذارند تا
صداى وحشتانگيز صاعقهها را نشنوند" (يَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ
حَذَرَ الْمَوْتِ).
و در پايان آيه مىفرمايد:" و خداوند به كافران احاطه دارد" (و آنها
هر كجا بروند در قبضه قدرت او هستند) (وَ
اللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ).
برقها پى در پى بر صفحه آسمان تاريك جستن مىكند:" نور برق آن چنان خيره
كننده است كه نزديك است چشمهاى آنها را بربايد" (يَكادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ).
" هر زمان كه برقى مىزند و صفحه بيابان تاريك، روشن مىشود، چند گامى در
پرتو آن راه مىروند، ولى بلافاصله ظلمت بر آنها مسلط مىشود و آنها در جاى خود
متوقف مىگردند" (كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ
مَشَوْا فِيهِ وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا).
آنها هر لحظه خطر را در برابر خود احساس مىكنند، چرا كه در دل اين
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 112