نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 109
چه مثال دقيق و گويايى: در زندگى انسان بيراههها فراوان است، اما خط مستقيم
كه به سر منزل مقصود به پيش مىرود يكى بيش نيست، ولى خطوط انحرافى بى نهايت است،
و از آن گذشته پردههاى ظلمت و طوفانهاى وحشتناك و حوادث گوناگون در طول اين راه
فراوان خواهد بود، چراغ پرفروغى كه از اين حوادث مصون باشد لازم است كه اين
پردههاى ظلمت را بشكافد و در برابر طوفانها مقاومت كند، و آن چيزى جز چراغ عقل و
ايمان و خورشيد وحى نيست.
مختصر شعلهاى كه انسان، موقتا مىافروزد چه كارى در اين راه طولانى و پر از
طوفان از آن ساخته است؟!" منافقان" با انتخاب راه نفاق چنين مىپنداشتند
كه مىتوانند در همه حال موقعيت خويش را حفظ كنند و از هر خطر احتمالى مصون
بمانند، از منافعى كه به دو طرف مىرسد، استفاده كرده، و هر دسته غالب شوند آنها
را از خود بدانند اگر مؤمنان پيروز شوند در صف مؤمنان، و اگر غلبه با كافران باشد
با آنها باشند.
آنها خود را افرادى زيرك و باهوش مىپنداشتهاند و در پرتو روشنايى اين شعله
ضعيف و ناپايدار، مىخواستند راه زندگى خود را ادامه دهند و به نوايى برسند.
اما قرآن پرده از روى كار آنها برداشت، و دروغشان را آشكار كرد، چنان كه
مىخوانيم: إِذا جاءَكَ الْمُنافِقُونَ قالُوا
نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَ
اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِينَ لَكاذِبُونَ:" هنگامى كه منافقان به سراغ تو مىآيند مىگويند ما گواهى مىدهيم كه
تو فرستاده خدايى، خدا مىداند كه تو رسول او هستى، ولى خدا گواهى مىدهد كه
منافقان در اظهاراتشان دروغ مىگويند" (سوره منافقون آيه 1 و 2).
حتى قرآن به كفار نيز اعلام مىكند كه آنها با شما نيستند، هر وعدهاى دهند
عمل نخواهند كرد: