نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 77
[رواياتى در مورد
شان نزول آيه:(وَ ما رَمَيْتَ
إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى)]
و در تفسير
البرهان از ابن شهرآشوب از ثعلبى از ضحاك از عكرمه از ابن عباس نقل مىكند كه در
ذيل جمله(وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ) گفته است: رسول خدا
6 به على (ع) فرمود: مشتى ريگ به من بده، على (ع) مشتى ريگ به آن جناب داد، و او
آن ريگها را بطرف لشكر قريش پاشيد، و احدى از ايشان نماند مگر اينكه چشمانش از آن
ريگها پر شد[1].
مؤلف: اين
روايت را الدر المنثور نيز از طبرانى و ابى الشيخ و ابن مردويه از ابن عباس روايت
كرده، و همچنين عياشى در تفسير خود حديث، ريگ دادن على (ع) به آن حضرت را از محمد
بن كليب اسدى از پدرش از امام صادق (ع) و به نقلى ديگر از على (ع) روايت كرده است[2].
و در الدر
المنثور است كه ابن جرير از محمد بن قيس و محمد بن كعب (رضى اللَّه عنهما) روايت
كرده كه گفتند: وقتى دو لشگر به يكديگر نزديك شدند رسول خدا 6 مشتى خاك برگرفت و
آن را بطرف دشمن پاشيد و فرمود: شاهت الوجوه- زشت باد صورتها خاك در
چشمان همه ايشان فرو رفت و اصحاب رسول خدا 6 مشغول كشتار ايشان شدند، و شكست
خوردنشان بخاطر همان خاكى بود كه رسول خدا 6 بطرف آنان پاشيد، و در اين باره
خداوند آيه( وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ) ...(سَمِيعٌ
عَلِيمٌ ) را نازل كرد[3].
مؤلف: منظور
از نزول آيه، نزول آن بعد از اين واقعه است، و آيه شريفه قصه را نقل مىكند، نه
اينكه نزولش در آن موقع بوده باشد، و اين معنا در روايات مربوط به شان نزول آيات
شايع است، ابن هشام هم در سيره خود گفته است كه رسول خدا 6 خاك بطرف مشركين
پاشيد، و سپس اصحاب خود را فرمود تا حمله كنند، و همين سبب شد كه مشركين شكست
بخورند.
و نيز در
الدر المنثور است كه ابن ابى شيبه، احمد، عبد بن حميد، نسايى، ابن جرير، ابن
المنذر، ابن ابى حاتم، ابو الشيخ، ابن مردويه، ابن منده و حاكم- وى روايت را صحيح
دانسته- و بيهقى در كتاب دلايل همگى از ابن شهاب از عبد اللَّه بن ثعلبة بن صغير
روايت كردهاند كه گفت: وقتى دو لشكر يكديگر را تلاقى كردند ابو جهل گفت:
بارالها هر كدام از