responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 543

دشمنان او هر كه خواهد باشد دوستى و تولى نورزند.

اين مفاد ذيل آيه دومى بود، و اما مفاد صدر آن بيان سبب اين سبب و علت اين علت است، يعنى بيان مى‌كند كه چرا ولى و ناصرى جز خدا نيست، و مى‌فرمايد: جهتش اين است كه تنها كسى كه مالك همه چيز است و مرگ و حيات بدست اوست، خداست و معلوم است كه غير از چنين خدايى كه يگانه مالك و مدبر عالم است ولى و ناصرى نيست.

از همين بيان عمومى و علت عمومى كه در چهار آيه مورد بحث آمده بخوبى روشن گرديد كه حكم مورد بحث اين آيات نيز عمومى است، يعنى اگر در اين آيات حكم به وجوب تبرى از دشمنان خدا و حرمت دوستى با آنان نموده، اين حكم اختصاص به يك نحو دوستى و يا دوستى با يك عده معينى ندارد، بلكه همه انحاء دوستى را شامل مى‌شود، خواه تولى به سبب استغفار باشد يا به غير آن و خواه دشمن، مشرك يا كافر و يا منافق و يا غير آنها از قبيل اهل بدعتى كه منكر آيات خدا هستند باشد و يا نسبت به پاره‌اى از گناهان كبيره از قبيل محاربه با خدا و رسول اصرار داشته باشد.

( لَقَدْ تابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ الَّذِينَ‌) ...(هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ) كلمه الساعة به معناى مقدارى از زمان است، و ساعت عسرت آن مقدار زمانى است كه زندگى بخاطر ابتلاء به گرفتاريها از قبيل گرسنگى و تشنگى و يا حرارت شديد، و امثال آن دشوار شود، و كلمه زيغ به معناى بيرون شدن از راه حق و ميل به طرف بيراهه و باطل است، و اضافه زيغ به قلوب ، و ذكر ساعت عسرة و ساير قرينه‌هايى كه از سياق كلام استفاده مى‌شود، همه شاهد بر آنند كه منظور از زيغ استنكاف و شانه خالى كردن از امتثال امر پيغمبر، و بيرون شدن از اطاعت او، به سبب سرپيچى از رفتن به جهاد، و يا برگشتن به وطن است بخاطر عسرت و مشقتى كه در راه با آن مواجهند.

و كلمه تخليف - بطورى كه در مجمع البيان گفته- به معناى تاخير و جاى ماندن از كسى است كه رفته، و اما بجاى ماندن كسى در مكان، بعد از رفتن تو تخليف نيست، و اشتقاق آن از خلف است كه به معناى پشت سر و مقابل جهت روبرو است، وقتى مى‌گويند فلان خلف فلانا معنايش اين است كه فلانى فلان كس را جانشين و خليفه خود كرد، و خود او را مخلف مى‌گويند[742] و كلمه رحب به معناى وسعت و مقابل ضيق است، و حرف ما در جمله بما رحبت مصدريه است كه جمله را به تاويل مصدر مى‌برد و

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 543
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست