responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 510

و اين حرف خود شاهد ديگرى است بر آنچه كه قبلا گفتيم كه حكم رضايت خدا در آيه مورد بحث مقيد به ايمان و عمل صالح است، به اين معنا كه خداى سبحان از مهاجر و انصار و تابعين كسى را مدح كرده كه ايمان به خدا و عمل صالح داشته‌اند، و خبر مى‌دهد از اينكه از اينگونه افراد مهاجر و انصار و تابعين راضى است، و براى آنان بهشتهايى كه در دامنه‌هايش نهرها جارى است آماده كرده است.

و مدلول آيه شريفه اين نيست كه هر كسى كه مصداق مهاجر و يا انصار و يا تابع شد هر چند به اندازه خردلى ايمان به خدا نداشته و يك عمل صالح هم انجام نداده باشد بخاطر همين كه مهاجرت كرده و يا رسول خدا 6 را در مدينه در منزلش جا داده و يا از اين دو طائفه تبعيت كرده خدا از او راضى است، و ديگر هم به هيچ عنوانى از او خشمگين نمى‌شود هر چند گناه اولين و آخرين را هم كرده باشد، چون خداوند در حق اين سه طائفه مغفرت و رحمت را واجب كرده است.

زيرا رضايت خدا از اوصاف فعليه او است، نه ذاتيه، او در ذاتش متصف نمى‌شود به صفتى كه قابل تغيير و تبدل است، و در نتيجه ذاتش هم با آن تغيير و تبدل يابد، اگر بندگانش يك روز نافرمانيش كنند، دچار خشم گردد، و در روز ديگرى اطاعتش كنند راضى شود، و اگر مى‌گوييم خدا راضى مى‌شود، خشم مى‌كند، معنايش اين است كه او با عبد خودش معامله رضايت مى‌كند و بر او رحمت مى‌فرستد و نعمتش را ارزانيش مى‌دارد. و اگر مى‌گوييم خشم مى‌گيرد و غضب مى‌كند، معنايش اين است كه او با بنده‌اش معامله غضب مى‌كند، يعنى رحمت خود را از او دريغ نموده، او را دچار عذاب و نقمتش مى‌سازد.

و لذا ممكن است كه نخست راضى شود، و بعدا بخاطر نافرمانى بنده‌اش غضب كند، يا بعكس در اول غضب كرده بود و بخاطر اطاعتى كه از بنده‌اش سرزد از او راضى شود، چيزى كه در خصوص آيه مورد بحث از سياق برمى‌آيد اين است كه مقصود از اين رضايت رضايتى است كه ديگر زايل نمى‌شود، و خداوند از طوائف نامبرده طورى راضى شده كه ديگر برايشان خشم نمى‌گيرد، چون رضايت از اشخاص معينى نيست، از طبيعت و جنس اخيار است از گذشتگان و آيندگان است، كه در ايمان و عمل صالح پيرو گذشتگانى هستند كه در ايمان و عمل صالح پايدار بودند، و اين امر، امرى نيست كه زمان در آن دخالت داشته باشد، تا صحيح باشد كه در مقطعى از زمان خدا راضى باشد، و در مقطع ديگر خشم بگيرد.

بخلاف آيه‌(لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ)[742] كه رضايت در

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 510
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست