responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 484

اين است كاميابى بزرگ (89).

عذر جويان از باديه‌نشينان، آمدند تا به ايشان اجازه ماندن داده شود، و آنان كه به خدا و رسولش دروغ گفته باز نشستند، بزودى به آن كسان كه از ايشان كافر شدند عذابى دردناك خواهد رسيد (90).

بر ضعيفان و بر بيماران و بر كسانى كه چيزى براى خرج كردن ندارند در صورتى كه براى خدا و رسولش خيرخواهى كنند تكليفى نيست، (آرى) نيكوكاران مورد ملامت و عذاب كسى قرار نمى‌گيرند، و خدا آمرزنده مهربان است (91).

و (همچنين) بر كسانى كه چون پيش تو آمدند تا مركبشان دهى، (و تو) گفتى چيزى ندارم كه شما را بر آن سوار كنم، (و ايشان) با ديدگانى پر از اشك برگشتند كه چرا چيزى براى خرج كردن نمى‌يابند (92).

تنها (مؤاخذه و ملامت و عقاب) بر كسانى است كه با اينكه مكنت دارند از تو اجازه ماندن مى‌خواهند، و بدين تن در مى‌دهند كه با زنان و زمينگيران باشند، و خدا بر دلهايشان مهر نهاده، در نتيجه نمى‌دانند (93).

(و) چون بازگرديد نزد شما عذر آورند، بگو عذر مياوريد كه ما هرگز شما را تصديق نمى‌كنيم، خدا ما را از اخبار شما خبردار كرد، و به زودى خدا عمل شما را مى‌بيند، و رسول او نيز، آن گاه بسوى داناى غيب و شهادت بازمى‌گرديد، پس شما را به آنچه مى‌كرديد خبر مى‌دهد (94).

به زودى همين كه بسوى ايشان بازگرديد برايتان به خدا سوگند مى‌خورند تا از ايشان صرفنظر كنيد، و شما از ايشان صرفنظر كنيد كه ايشان پليدند، و جايشان به كيفر آنچه مى‌كردند جهنم است (95).

برايتان سوگند مى‌خورند تا شما از ايشان راضى شويد، و به فرضى كه شما از ايشان راضى شويد خدا از مردم عصيانگر فاسق راضى نمى‌شود (96).

بيان آيات [ادامه آيات مربوط به كسانى كه از رفتن به جنگ سرباز زدند و نكوهش و تهديد آنان به عذاب آخرت‌]

اين آيات قابل ارتباط و اتصال به آيات قبل هست، چون همان غرضى را كه آن آيات دنبال مى‌كرد اين آيات دنبال مى‌كند.

(فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ ...) فرح و سرور مقابل غم و اندوه است، و اين دو حالت نفسانى و وجدانى است كه يكى لذت بخش و ديگرى ناراحت كننده است. و كلمه مخلفون اسم مفعول از ماده خلف است كه به معناى باقى گذاردن براى بعد از رفتن است، و كلمه مقعد از ماده قعود مصدر قعد، يقعد مى‌باشد، و كنايه است از نرفتن به جهاد.

كلمه خلاف مانند مخالفت مصدر خالف، يخالف است، و بطورى كه بعضى‌ها گفته‌اند گاهى به معناى بعد مى‌آيد، و بعيد نيست كه در آيه (إِذاً لا يَلْبَثُونَ خِلافَكَ إِلَّا)

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 484
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست