نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 473
معناى كيفر داد
او را استعمال مىشود.[1] و معلوم
است كه كلمه مذكور از ماده عقب اخذ شده كه به معناى آوردن چيزى به
دنبال چيز ديگر است.
ضميرى كه
در فاعقبهم مستتر است به بخل و يا عمل ناشى از بخل برمىگردد، و بنا
بر اين، منظور از جمله(يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ)، روز ديدار
بخل خواهد بود، و معنايش به يك نوع عنايت اين مىشود: روزى كه جزاى بخل را
مىبينند .
و ممكن هم
هست ضمير را به خداى تعالى برگشت داده، بگوئيم منظور از(يَوْمِ
يَلْقَوْنَهُ) جمله يوم يلقون اللَّه- روزى كه خدا را ملاقات
كنند يعنى روز قيامت باشد كه چون همه مىدانستهاند آن روز روز ملاقات خداست
ديگر اسم نبرده، و يا بگوئيم منظور از آن روز مرگ است كه ظاهر آيه(مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ)[2] آن را افاده مىكند.
احتمال دوم
بنا بر اينكه بگوئيم ضمير به خدا برگردد ظاهر و روشن است، زيرا مناسبتر به ذهن
همين است كه بفرمايد منافقين بر نفاق خود باقى خواهند بود تا روزى كه
بميرند ، نه اينكه بفرمايد باقى خواهند بود تا اينكه سر از قبر
بردارند، و جزاى عمل خود را ببينند ، چون بعد از مردن كه ديگر تغيير حالت
نمىدهند.
حرف
باء كه در دو جاى جمله(بِما أَخْلَفُوا اللَّهَ ما
وَعَدُوهُ وَ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ) بكار رفته
باء سببيت است، و به آيه چنين معنى مىدهد: اين بخل به سبب اينكه
مستلزم خلف وعده و پايدارى در دروغ بود، سبب نفاق يعنى مخالفت باطن ايشان با
ظاهرشان شد .
و بنا بر
اين، معناى آيه چنين مىشود: اثر اينكه بخل كردند و از دادن صدقات دريغ
ورزيدند اين شد كه نفاق را در دلهايشان جايگزين كرد، بطورى كه تا روز مرگشان در
دلهايشان باقى بماند، اگر اين بخل و دريغ، سبب نفاق ايشان شد به سبب اين بود كه با
اين عمل هم وعده خدا را تخلف كردند و هم بر دروغگويى خود باقى ماندند .
و يا معناى
آن اين مىشود: خداى تعالى ايشان را چنين جزا داد كه نفاق را در دلهايشان انداخت
كه تا روز لقاى او كه روز مرگ است در دلهايشان باقى بماند، براى اينكه ايشان تخلف
كردند آنچه را كه به خدا وعده داده بودند، و براى اينكه دروغ مىگفتند.
[خلف وعده
و دروغگويى از علل نفاق و نشانههاى آن است. و بعضى از نفاقها بعد از ايمان عارض
مىشود]
اين آيه اولا
دلالت دارد بر اينكه خلف وعده و دروغ در سخن از علل نفاق و نشانههاى