نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 361
اين كلمه در هر دو
جاى آيه مورد بحث، حال است از ضميرى كه به مسلمين و يا مشركين برمىگردد و يا در
اولى حال است از مسلمين و در دومى از مشركين، و يا به عكس.
پس در اينجا
چهار احتمال هست، و از اين چهار وجه آنكه زودتر از بقيه به ذهن مىرسد وجه چهارمى
است، و آن اين است كه بگوئيم كافة اولى حال است از مشركين و دومى از مسلمين، و اين
تبادرى كه به ذهن دارد، براى اين است كه از نظر لفظ، اولى به مشركين نزديكتر است
و دومى به مسلمين و بنا بر اين معناى آيه چنين مىشود: با مشركين همهشان
جنگ كنيد هم چنان كه ايشان با همه شما سر جنگ داشته و كارزار مىكنند .
در نتيجه آيه
شريفه مانند آيه(فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ) مىشود كه
قتال با همه مشركين را واجب مىسازد، و هر حكمى را كه آن آيه نسخ كرده اين نيز نسخ
مىكند، و هر آيه ديگرى كه آن را تخصيص دهد و يا مقيد كند، اين را نيز تخصيص داده
و مقيد مىسازد.
البته اين را
هم بايد دانست كه اين آيه با همه اين احوال تنها متعرض قتال با مشركين، يعنى
بتپرستان است، و شامل اهل كتاب نيست، زيرا قرآن هر چند تصريحا و يا تلويحا نسبت
شرك به اهل كتاب داده ليكن هيچ وقت كلمه مشرك را بر آنان اطلاق نكرده، و اين كلمه
را بطور توصيف، تنها در مورد بتپرستان بكار برده. بخلاف كلمه كفر كه يا به صيغه
فعل، و يا به صيغه وصف به ايشان نسبت داده، همانطورى كه به بتپرستان اطلاق نموده.
اين را گفتيم
تا كسى خيال نكند آيه مورد بحث يعنى آيه(وَ قاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ
كَافَّةً) ناسخ آيه اخذ جزيه از اهل كتاب و يا مخصص و يا مقيد آنست، البته در
آيه مورد بحث وجوه ديگرى نيز گرفتهاند كه چون فايدهاى در نقل آن نبود از نقلش
صرفنظر كرديم.
جمله(وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ) تعليم و يادآورى و
در عين حال تحريك بر اتصاف به صفت تقوى است، و در نتيجه چند فايده بر آن مترتب
است: اول اينكه پرهيزكاران را به نصرت الهى و غلبه و پيروزى بر دشمن وعده مىدهد و
مىفهماند كه پيروزى همواره با حزب خدا است. دوم اينكه مؤمنين را نهى مىكند از اينكه
در جنگها از حدود خدايى تجاوز نموده زنان و كودكان و كسانى را كه تسليم شدهاند به
قتل برسانند هم چنان كه خالد در جنگ حنين زنى را بقتل رسانده بود و رسول خدا 6
كسى را نزد او فرستاد و از اين عمل نكوهيدهاش نهى فرمود، و نيز مردانى از قبيله
بنى جذيمه را با اينكه اسلام آورده بودند كشته بود و رسول خدا 6 خون بهاى ايشان
را پرداخت و سه مرتبه به درگاه خدا از عمل خالد بيزارى جست، و نيز اسامه مردى
يهودى را كه اظهار اسلام كرده بود كشت و بهمان خاطر آيه( وَ لا
تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ
عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ)
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 361